شناسایی الگوهای غذایی و سبک زندگی

قبل از هرگونه اقدام برای کاهش وزن و تغییر در عادات غذایی خود، ضروری است که الگوهای غذایی خویش را شناسایی کنید و ببینید نگرشتان به غذا، چه عادت های بد غذایی را ایجاد کرده است. با ارزیابی عادات غذایی در می یابید چه مواد غذایی را به بدنتان می رسانید؛ برا ی مثال یک یا دو لیوان کوچک یا بزرگ، شربت یا یک تکه شکلات. همچنین به احساستان  در آن لحظه آگاهی می یابید مثلا ممکن است متوجه شوید ساعت 10 هرشب درست وقتی خسته یا بی حوصله هستید شروع به غذا خوردن می کنید! می فهمید در زمان بخصوصی از روز برای دستیابی به آرامش، زیاد میخورید!! شاید هم پی ببرید که بیشتر از آنچه که فکر می کردید نوشابه و غذای حاضری میخورید…!!!

طی سال ها کار کردن با افرادی که می خواهند لاغر شوند، دریا فته ام که همان الگوی غذا یی قدیمی، دوباره به سراغشان می آید. برای اینکه لاغر شوید و لاغر بمانید بیاموزید که این عادات غذایی را ازکجا کسب کرده اید. برای اینکار توصیه میکنم تا یک هفته هر چیز را که میخورید  را بنویسید. شاید از این کار زیاد خوشتان نیاید ولی باید از آمار حیاتی خود برای شروع این برنامه یادداشت بردارید. اگر این کار نکنید درست نمی فهمیدید که چقدر خوب پیش میروید.

تفسیر نتایج

غذا خور احساساتی…

پرخور…

کسی که برای خشنودی دیگران غذا میخورد…

معتاد به خوردن…

غذا خور تنبل…

غذا خور کنترل کننده غیر عادی…

با توجه به موارد ثبت شده می توانید به تفسیر نتایج از سبک غذا خوردن خود بپردازید. نخست سبک خوردنی را که هم اکنون بیشترین نفوذ را در زندگی تان دارد را بیابید. دومین سبک احتمالا در تعیین عادات غذایی تان نقش مهمی را ایفا میکند. اگر دو نوع عادن غذایی دارید اصلا غیر طبیعی نیست. این بدان معناست که عادات غذا خوردنتان می تواند بر اساس دلایل مختلفی در زندگی کنونی تان تغییرکند. برای مثال بین معتدان به غذا  و کسانی که از سر احساسات به غذا خوردن می پردازند، نوعی رابطه وجود دارد.

 

تفسیر سبک غذا خوردن شما

در اینجا هر یک از سبک های غذایی را تعرف می کنیم. پس به دقت بخوانید تا ببینید رابطه ی کنونی شما با غذا را چقدر خوب توصیف میکند.

غذا خور احساساتی

چنین فردی از غذا سود می برد تا در زندگی اش کمبودی را جبران کند. برای مثال، شاید برای فرو نشاندن خستگی، تنهایی یا اضطراب به غذا روی می آورد و از این زوش برای تغییر حالتی منفی ، یا مواجهه با هیجانات سود می جوید. این افرا اغلب حس می کنند جذاب نیستند و بنابراین، از غصه به غذا پناه می برند. یا افرادی که تصمیم  می گیرند درست همان چیزی را یخورند که دوست دارند، چون روز کاری پر دغدغه و بدی را پشت سر گذاشته اند؛ اما اغلب این احساس رضایت، کوتاه مدت  بوده و احساس گناه در پی دراد و موجب پرهیز  فرد از خوردن پس از آن هیجان می شود.

پر خور

فرد پرخور، اسراف را دوست ندارد. زیرا احتمالا در بچگی مجبور بوده تا آخر غذایش را بخورد. او اغلب بشقاب غذایش را تا ته میخورد، حتی اگر مدت ها پیش سیر شده باشد، بعضی وقت ها حتی باقی مانده ی غذای دیگران ( به ویژه بشقاب فرزندانش) را هم میخورد. فرد پرخور از خرید غذا به قیمت مناسب لذت می برد و از نظر او کمیت (تعداد یا قیمت) می تواند مهم تر از کیفیت باشد. برای مثال از رستوران های دارای بوفه یا فست فود های یکی بخر دو تا ببر بیشتر استقبال میکند.

غذا خور مردم راضی کن

چنین فردی دوست دارد همه را خوشحال نگه دارد  و از گفتن  ” نه ”  به دیگران عاجز است و همین باعث میشود نیازهای افراد دیگر را بر نیازهای خودش مقدم بدارد. آنها معمولا غذاهایی را میخورند که می دانند برایشان خوب نیست ولی چون همسر یا مادرشان  آن را پخته، دلشان نمی خواهداحساساتش را جریحه دار کنند. در ضمن نمی توانند به کسی بگویند  ” ترجیح می دهم ”  چیز دیگری بخورم…!

معتاد به غذاخوردن

آنها تنقلات، کربوهیدرات های سریع الجذب، شیرینی ها و نوشابه های گازدار را دوست دارند، زیرا به ترکیبات شیمیایی این نوع غذاها معتادند. آنها نمی توانند در برابر غذاها مقاومت کنند یا پس لز شروع از خوردن دست بکشند. آنها بیشتر به غذا فکر میکنند، هیچ اختیاری بر این افکار ندارند و هنگام صرف غذا افراط و تفریط می کنند و اگر بخاطر پرخوری در دوره ای خاص احساس گناه پیدا کنندف به احتمال خیلی زیاد عادت غذا خوردن ” عادی ” خود را رها می کنند. این افراد بیشتر از همه مستعد امتحان رژیمها غذایی نامقعول که به هیچ وجه برای بدن مفید نیستند، هستند.

غذا خور تنبل

این دسته افراد، غذا را فقط برای دریافت  ” سوخت  ” می خورند، یعنی کاری که برای ادامه ی زندگی باید انجام دهند؛ ولی نمی توانند زحمت آماده سازی غذا را به خود بدهند. شاید پرخوری نکنند ولی اغلب غذاهای حاضری و فوری را ترجیح می هند. این غذاها باعث می شود مقدار زیادی کالری و مقدار خیلی کمی مواد مغذی به بدنشان برسد. این فرد گاه حتی فرامش می کنند غذا بخورند و گاه در خوردن غذاهی  ” نامناسب ” افراط می کنند.

غذاخورهای کنترل کننده ی غیر عادی

چنین فردی از این که احساس کند بر دنیایش کنترلی ندارد، وحشت می کند و اغلب غذا را وسیله ای برای کنترل کارهای خود می داند، به ویژه اگر فکر کند در دیگر زمینه های زندگی اش کنترل ندارد؛ همچون کار، روابط با افرادبا نفوذ و غیره. آنها اغلب هنگامی واکنش نشان می دهند که اوضاع به نظر مهارناپذیر آید، توقعات خنده دار بر آنها تحمیل می شود، یا نتوانند به شیوه ایی که می خواهند ابراز وجود کند.

اینک زمان آن فرا رسیده است که این عادات را دگرگون سازید و به تدریج خودی تازه اتان را کشف کنید.

 

نویسنده: علیرضا آزاد