کتاب اوضاع خیلی خراب است
کتاب اوضاع خیلی خراب است
کتاب اوضاع خیلی خراب است ! کتابی دربارهی امید (Everything is f*cked: a book about hope) ، اثری است نوشته ی مارک منسن (Mark Manson) ؛ و از آنچه میگوید که در حال نابودی است. منسن که پیشتر کتاب پرفروش «هنر ظریف رهایی از دغدغهها» را نگاشته، این بار به اضطرابات زیرپوستی و مبهمی که در زندگی مدرن شایع است، میپردازد و با توصیف ماهرانهی این اضطراب، نشان میدهد که تلاش جنونآمیز افراد برای رسیدن به شادی ماندگار، تنها سبب کاهش شادی در وجود آنها میشود!
مارک منسون که با قلم تند، تیز، طنز و جالب خود تبدیل به نویسندهی متفاوتی در بین نویسندگان عرصهی توسعهی فردی شده، با همین لحن و زبانش توانسته است تا کتاب قبلیاش را در مدت کوتاهی در سراسر دنیا میلیونها نسخه بفروشد. در ادامخ با معرفی این کتاب جذاب و متفاوت، با ما همراه باشید
معرفی کتاب اوضاع خیلی خراب است اثر مارک منسن
کتاب اوضاع خیلی خراب است ، نخستین بار در سال 2019 انتشار یافت. منسن در این کتاب، تمرکز خود را از نقص های اجتناب ناپذیر درون هر فرد، به سوی فجایع بی پایانی معطوف می سازد که در جهان پیرامون ما اتفاق می افتند. او با استفاده از تحقیقات روانشناسانه ی مربوط به این موضوعات، و همچنین خرد جاودان فیلسوفانی چون افلاطون، نیچه و تام ویتس، به تحلیل و بررسی دین، سیاست و شباهت های آسیب زننده ای می پردازد که این دو عرصه، در طول زمان به یکدیگر پیدا کرده اند.
منسن رابطه ی ما با پول، سرگرمی و اینترنت را بررسی می کند و آشکار می سازد که بیش از اندازه در اختیار داشتن چیزهای خوب، چگونه می تواند از نظر روانشناسانه به ما آسیب های جدی وارد کند. این نویسنده در کتاب اوضاع خیلی خراب است، آشکارا تعاریف ما از ایمان، خوشبختی، آزادی و حتی امید را به چالش می کشد.
در پشت جلد کتاب اوضاع خیلی خراب است اثر مارک منسن می خوانیم:
در زمانه ی جالبی زندگی می کنیم. همه چیز به لحاظ مادی در بهترین حالت خود است. آزادتر، سالم تر و ثروتمندتر از هر دوره ای در طول تاریخ بشریت هستیم. اما به نظر می رسد همه چیز به نحوی جبران ناپذیر و دردناک به فنا رفته. زمین در حال گرم شدن است، دولت ها در مرز سقوط اند، اقتصاد در حال فروپاشی ست و همه دائم در توییتر رنجیده خاطرند.
چه خبر است؟ برای تشخیص و درمان بی قراری امروز ما، کسی بهتر از مارک منسن پیدا نمی شود. در سال ۲۰۱۶، منسن «هنر ظریف رهایی از دغدغه ها» را منتشر کرد و در آن، همهمه ی دائم و زیرپوستی اضطراب را که در زندگی مدرن شایع است، به شکلی زیرکانه توصیف کرد. او نشان داد که تلاش دیوانه وارمان برای یافتن شادی ماندگار فقط موجب کاهش شادی مان شده است.
آن «هنر ظریف» ذکر شده در عنوان، در حقیقت چالشی دشوار است: رنج تان را انتخاب کنید، تمرکزتان را افزایش دهید و دردی را که حاضرید تحمل کنید، بیابید. نتیجه اش کتابی بود که خیلی سریع به یک پدیده ی شگفتی ساز بین المللی تبدیل شد: میلیون ها جلد از آن در سرتاسر جهان به فروش رسید و در سیزده کشور به کتاب پرفروش برتر تبدیل شد.
…
حالا در کتاب اوضاع خیلی خراب است منسن نگاهش را به سمت فجایع بی شماری برگردانده که در جهان مان رخ می دهد. او با بهره گیری از انبوه تحقیقات روان شناختی در این حوزه ها به علاوه ی خرد ابدی فیلسوفانی چون افلاطون، نیچه و تام ویتس، به کالبدشکافی دین و سیاست می پردازد، به رابطه ی ما با ثروت و سرگرمی و اینترنت نگاهی می اندازد و نشان می دهد چگونه مقدار بیش از اندازه ی یک چیز خوب می تواند روان ما را زنده زنده ببلعد.
او با ترکیب آشنای دانشوری و شوخ طبعی اش یقه ی ما را می گیرد و وادارمان می کند با خودمان صادق تر باشیم و به روش های تازه ای که تاکنون حتی فکرش را هم نکرده بودیم، با جهان ارتباط برقرار کنیم. او تعاریف مان از ایمان، شادی، آزادی و حتی امید را آشکارا نقض می کند.
یکی از بی نظیرترین نویسندگان مدرن کتاب دیگری آماده کرده که تا سال های سال نقل محافل خواهد بود.
کتاب اوضاع خیلی خراب است ! کتابی دربارهی امید، اینگونه آغاز میشود:
در قطعهزمین کوچکی در زمینهای ملالآورِ مناطقِ حومهشهریِ اروپای مرکزی، در میان انبارهای سابق، سربازخانهای قرار داشت که باعث شد هستهی شرارتی نو در جغرافیایی متمرکز شکل بگیرد؛ متراکمتر و تاریکتر از هر آنچه جهان به چشم خود دیده بود. طی چهار سال بیش از یکمیلیونوسیصدهزار نفر بهشکلی سازمانیافته دستهبندی میشدند، به بردگی گرفته میشدند، شکنجه میشدند و همانجا به قتل میرسیدند. تمام اینها در منطقهای صورت میگرفت که فقط کمی از سنترالپارکِ منهتن بزرگتر بود، و هیچکس بله هیچکس هیچ کاری برای متوقفکردنِ آن انجام نمیداد.
جز یک مرد.
درست مثل داستانهای افسانهای و کتابهای مصور، یک قهرمان سینه سپر میکند و رهسپار کام آتشینِ جهنم میشود تا با تجلیِ بزرگِ شیطان رویارویی کند. احتمالِ بُردِ او صفر است، و استدلالش خندهدار. بااینحال، قهرمانِ شجاعِ ما کم نمیآورَد و شانه خالی نمیکند. او شجاعانه میایستد و سر اژدها را قطع میکند، هیولاها را از پا درمیآورَد و سیاره را نجات میدهد؛ شاید این وسطها یکیدو تا شاهزاده را هم نجات دهد.
مدت کوتاهی امید برقرار است.
اما این داستانْ قصهی امیدواری نیست. این داستان دربارهی این است که همهچیز کاملاً و مطلقاً به فنا رفته است. وقتی زیر یک پتوی تکنفرهی بزرگ دراز کشیدهایم و بهلطف وایفای غرق آسایشیم، بهسختی میتوانیم نسبت و شدتِ این بهفنارفتن را تصور کنیم!
درباره نویسنده کتاب اوضاع خیلی خراب است
مارک منسن (Mark Manson) ، زاده ی 9 مارس 1984، نویسنده ی کتاب های خودپروری، وبلاگ نویس و کارآفرین آمریکایی است.منسن، اهل آستین تگزاس است. او برای تحصیل به بوستون رفت و در سال 2007 در رشته ی علوم مالی از دانشگاه این شهر فارغ التحصیل شد. منسن، اولین وبلاگ خود را در سال 2009 به وجود آورد و پس از مدتی، به شکل تمام وقت به وبلاگ نویسی پرداخت.نوشته های او به موضوعاتی مرتبط با فرهنگ، یافتن شریک زندگی، روابط انسانی، تصمیم گیری های سرنوشت ساز و روانشناسی می پردازند.
به عقیدهی منسون رفتن به دنبال شادی، ارزشی زهرآلود است که مدتهاست به فرهنگ ما معنا داده؛ ارزشی خودشکن و گمراه کننده. خوب زندگی کردن به این معنی نیست که از رنجها اجتناب کنید؛ بلکه یعنی برای هدف درست رنج بکشید. زیرا اگر فقط به خاطر زندگی کردن محکوم به رنج کشیدن هستید، شاید باید درست رنج کشیدن را هم بیاموزید.
منسن هم در کتاب قبلی و هم در این کتاب به تلقیهای رایج از موفقیت و مثبتاندیشی و ثروت و خودیاری حمله میکند و همین یکی از دلایل تازگی کتابها و مقالات او است.
کتاب اوضاع خیلی خراب است ، به لحاظ نگارشی و قدرت روایت و تحلیل حتی از کتاب قبلی منسن هم بهتر است. فهرست مفصل منابع کتاب هم گواه این است که منسن بسیار میخواند و تازگیِ فرم و محتوای کتابها، متأثر از همین مطالعهٔ عمیق و متنوع است. کتابی قبلی مارک منسن، هنر ظریف بی خیالی با حداقل پنج ترجمۀ مختلف در ایران منتشر شده است.
…
شاید بتوان گفت جان کلام کتاب منسون در درک اهمیت و معنای رنج است، به عبارتی دیگر تبدیل رنج به قدرت و تلاش برای بهتر رنج کشیدن. در حقیقت او در این اثر اصرار دارد که امید را کنار بگذارید و رنج را بپذیرید. بدون شک منسون با این کتاب سالها نقل محافل اجتماعی خواهد بود.
با وجود پیشرفت شگرف منسون در این اثر و نزدیک شدن او به نویسندهای حرفهای، از نقاط ضعف کتاب حاضر میتوان به منسجم نبودن، عدم پیوستگی مطالب و محتوای آن اشاره کرد که میتوان آنها را در قالب تعدادی مبحث مستقل از هم منتشر کرد، بدون آن که خللی به کلیت بحث وارد شود.
در بخشی از کتاب اوضاع خیلی خراب است در مورد قانونی برای زندگی میخوانید:
کانت در اوایل زندگیاش بازی شکار موش کور جهت حفظ امید در رویارویی با حقیقت ناخوشایند را درک کرد و مثل هر کس دیگری که از این بازی ظالمانهی هستی آگاه میشود ناامید شد. ولی از پذیرش بازی خودداری کرد. او باور نکرد که هیچ ارزش ذاتیای در حیات وجود ندارد. باور نکرد که ما برای همیشه نفرین شدهایم تا داستانهایی خلق کنیم و به زندگیمان معنایی تصنعی بدهیم. بنابراین تصمیم گرفت از ذهن عقلانی ورزیدهاش استفاده کند تا بفهمد ارزش بدون امید چه شکلی است.
کانت با مشاهدهای ساده شروع کرد. در کل هستی تنها یک چیز است که میتوانیم بگوییم کاملاً نادر و بیهمتاست: آگاهی. از نظر کانت تنها چیزی که ما را از بقیهی هستی متمایز میکند توانایی استدلالمان است. ما میتوانیم جهان اطرافمان را در دست بگیریم و از طریق استدلال و اراده آن را بهتر کنیم. این از نظر او خاص، در واقع فوقالعاده خاص، و تقریباً معجزه بود، چون بین همهی چیزها در وسعت بیانتهای وجود، ما تنها موجوداتی هستیم که میتوانیم واقعاً وجود را هدایت کنیم. در هستی شناخته شده، ما منشأ نبوغ و خلاقیتیم. تنها کسانی هستیم که میتوانیم سرنوشتمان را هدایت کنیم. تنها کسانی هستیم که از خودمان آگاهی داریم و تنها موجودات جهانیم که به صورت هوشیارانه میتوانیم خود را سازماندهی کنیم.
بنابراین کانت هوشیارانه نتیجه گرفت که از نظر منطقی والاترین ارزش در جهان چیزیست که «خودش این ارزشها را متصور میشود». تنها معنای حقیقی در هستی توانایی ایجاد معناست. تنها چیز مهم، چیزیست که خودش مهم بودن را تعیین میکند.
جملات برگزیده کتاب اوضاع خیلی خراب است:
– مهم نیست زندگیتان تا چه اندازه خوب باشد یا بد. رنج همیشه هست و بالاخره مهارپذیر خواهد بود.
– به جای بمبارانکردنِ ذهن عاطفی با واقعیتها و منطق، با این شروع کن که از او بپرسی چه احساسی دارد.
– از دیدِ نیچه عشق به سرنوشت یعنی تمام زندگی و تجربهها را بیقیدوشرط بپذیرید: تمام فرازونشیبها، معناها و پوچیها. یعنی عاشقِ رنجتان باشید و آنرا بپذیرید.
– تحملِ رنج در فرهنگِ ما در حال کمشدن است و نهتنها این کمشدن برای ما شادیِ بیشتری در پی ندارد، بلکه شکنندگیِ عاطفیِ بیشتری هم ایجاد میکند. برای همین است که به نظر میرسد همهچیز به فنا رفته!
– شما و تمام کسانی که دوستشان دارید، روزی خواهید مُرد. تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفتهاید یا کارهایی که انجام دادهاید برای تعداد کمی از مردم اهمیت خواهند داشت، آنهم صرفاً برای یک مدت کوتاه. این حقیقتِ ناخوشایندِ زندگیست.
– هر وقت با ناملایمات روبهرو میشویم، روانِ ما خردهروایتهایی میسازد. اینها قصههاییست که خودمان ابداع میکنیم تا روایتگرِ قبل و بعدِ ماجرا باشند. ما باید همواره این روایتهای امید را زنده نگه داریم، حتی اگر غیرمنطقی و مخرب باشند؛ چراکه آنها تنها نیروی ثباتسازیای هستند که از ذهنِ ما در برابر حقیقتِ ناخوشایند حفاظت میکنند.
– کسیکه ذهن عاطفیاش را نادیده میگیرد خودش را در برابر جهانِ پیرامونش بیحس میکند. او با اجتناب از احساساتش درواقع از قضاوتهای ارزشی یا همان انتخابِ چیزِ بهتر از میان دو چیز دوری میکند. درنتیجه در برابر زندگی و نتایج تصمیماتش بیتفاوت میشود. برای برقراریِ ارتباط با دیگران به تقلا میافتد و روابطش دچار مشکل میشوند. درنهایت هم، بیتفاوتیِ مزمنِ او به ملاقاتی ناراحتکننده با حقیقتِ ناخوشایند منتهی میشود. بههرحال اگر چیزی پراهمیتتر یا کماهمیتتر از چیزهای دیگر نباشد، پس دلیلی برای انجام هیچ کاری وجود ندارد. اگر دلیلی برای انجام کاری وجود نداشته باشد، پس اصلاً چرا زندگی کنیم؟
در بخشی از کتاب اوضاع خیلی خراب است! کتابی دربارهی امید میخوانیم:
تنها شکل واقعی و اخلاقی آزادی از طریق خودمحدودسازی است. آزادیْ اختیار انتخاب خواستههاتان در زندگی نیست، بلکه انتخاب چیزهاییست که حاضرید در زندگی رهاشان کنید. این نهتنها آزادی حقیقی، بلکه تنها نوع آزادیست. سرگرمیها میآیند و میروند. لذت هرگز ماندگار نیست. تنوع معنای خود را از دست خواهد داد. اما شما همیشه میتوانید تصمیم بگیرید که حاضرید چه چیزی را فدا کنید.
این نوع انکار نفس بهطور متناقض، تنها چیزیست که آزادی واقعی را در زندگی گسترش میدهد. درد تمرین جسمانی مستمرْ درنهایت آزادی جسمانی شما، یعنی قدرت، تحرک، استقامت و بنیهتان را بهبود میبخشد. فداکاریهای برخاسته از وجدان کاری قوی، به شما آزادی دنبالکردن فرصتهای شغلی بیشتر، هدایت مسیر حرفهای خود، و کسب درآمد بیشتر و مزایای همراه آنرا میدهد. اگر از بحث و گفتوگو با دیگران ابایی نداشته باشید، آزاد میشوید که با هر کسی صحبت کنید و ببینید آیا در ارزش و عقاید با شما مشترک است یا نه. آزاد میشوید که کشف کنید چه چیزهایی میتوانند به زندگی شما بیفزایند و شما چه چیزهایی میتوانید به زندگی آنها بیفزایید.
قسمت هایی از کتاب اوضاع خیلی خراب است (لذت متن)
چطور می توانم کمکتان کنم؟
اگر توی فروشگاه استارباکس کار می کردم، به جای نوشتن اسم مردم روی فنجان قهوه شان، جملات زیر را می نوشتم: «شما و تمام کسانی که دوستشان دارید، روزی خواهید مرد. تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفته اید یا کارهایی که انجام داده اید برای تعداد کمی از مردم اهمیت خواهند داشت، آن هم صرفا برای یک مدت کوتاه. این حقیقت ناخوشایند زندگی ست. تمام مسائلی که به آن ها فکر می کنید یا کارهایی که انجام می دهید، تنها گریز استادانه ای از این حقیقت اند. ما غبارهای کیهانی بی اهمیتی هستیم که در یک نقطه ی آبی پرسه می زنیم و به هم برخورد می کنیم. عظمتی برای خودمان تجسم می کنیم و اهدافی برای خودمان می سازیم. اما راستش را بخواهید، ما هیچ نیستیم. پس از قهوه ی لعنتی تان لذت ببرید!»
وقت آن است که شادی و آرامش مان را در اولویت قرار بدهیم. نگذاریم دیگران به ما بگویند چه کاری انجام بدهیم. نترسید بدون از دست دادن دوستان و آشنایان هم می توان این کار را کرد. سارا نایت بدیهیات غیر منطقی جامعه را به چالش می کشد؛ و می گوید: که چطور می توان آن چه را که دیگران نقطه ضعف می دانند به نقطه قوت تبدیل کرد. یادآوری می کند که خُوش برخوردی همیشگی، وظیفه ما نیست و تشویق مان میکند که بدبین ها و حسودان را ساکت کنیم، به خود واقعی مان پر وبال بدهیم و خطر کنیم.
نکوداشت های کتاب اوضاع خیلی خراب است
A counterintuitive guide to the problems of hope.
راهنمایی غیرمعمول برای مشکلات مربوط به امید.
Barnes & Noble
________________________________________
It challenges us to be more honest with ourselves.
این اثر ما را به چالش می کشد تا با خودمان صادق تر باشیم.
Amazon
________________________________________
This book is guaranteed to make you laugh, question your beliefs, and change your life.
این کتاب، بدون تردید شما را به خنده، زیر سوال بردن باورهایتان و دگرگون کردن زندگیتان وادار می کند.
Nir Eyal, bestselling author
From the author of the international mega-bestseller The Subtle Art of Not Giving A F*ck comes a counterintuitive guide to the problems of hope.
We live in an interesting time. Materially, everything is the best it’s ever been—we are freer, healthier and wealthier than any people in human history. Yet, somehow everything seems to be irreparably and horribly f*cked—the planet is warming, governments are failing, economies are collapsing, and everyone is perpetually offended on Twitter. At this moment in history, when we have access to technology, education and communication our ancestors couldn’t even dream of, so many of us come back to an overriding feeling of hopelessness.
What’s going on? If anyone can put a name to our current malaise and help fix it, it’s Mark Manson. In 2016, Manson published The Subtle Art of Not Giving A F*ck, a book that brilliantly gave shape to the ever-present, low-level hum of anxiety that permeates modern living. He showed us that technology had made it too easy to care about the wrong things, that our culture had convinced us that the world owed us something when it didn’t—and worst of all, that our modern and maddening urge to always find happiness only served to make us unhappier.
Instead, the “subtle art” of that title turned out to be a bold challenge: to choose your struggle; to narrow and focus and find the pain you want to sustain. The result was a book that became an international phenomenon, selling millions of copies worldwide while becoming the #1 bestseller in 13 different countries.
…
Now, in Everthing Is F*cked, Manson turns his gaze from the inevitable flaws within each individual self to the endless calamities taking place in the world around us. Drawing from the pool of psychological research on these topics, as well as the timeless wisdom of philosophers such as Plato, Nietzsche, and Tom Waits, he dissects religion and politics and the uncomfortable ways they have come to resemble one another. He looks at our relationships with money, entertainment and the internet, and how too much of a good thing can psychologically eat us alive. He openly defies our definitions of faith, happiness, freedom—and even of hope itself.
With his usual mix of erudition and where-the-f*ck-did-that-come-from humor, Manson takes us by the collar and challenges us to be more honest with ourselves and connected with the world in ways we probably haven’t considered before. It’s another counterintuitive romp through the pain in our hearts and the stress of our soul. One of the great modern writers has produced another book that will set the agenda for years to come.
نحوه تهیه کتاباوضاع خیلی خراب است…
نسخه چایی کتاب را می توانید از سایت دیجی کالا تهیه کنید
همیچنین میتوانید نسخه الکترونیکی (PDF) آن را در سایت کتابراه مطالعه کنید
مشخصات کتاب
عنوان: اوضاع خیلی خراب است
ریز عنوان: کتاب درباره امید
پدیدآورنده: مارک منسن
مترجم: سمانه پرهیزکاری
موضوع: خودیاری
ناشر: میلکان
بازه سنی: بزرگسالان
قطع: رقعی
نوع جلد: شومیز
سال انتشار: 1398
نوبت چاپ: 4
وزن: 235 گرم
تعداد صفحات: 232
قیمت: 37,000 تومان
شابک: 9786226573245
گردآوری مدیریت استراتژیک بدن