تیپ شناسی شخصیت
اصول شخصیت شناسی
مقدمه
در عصر ارتباطات، نیاز به شناسایی دقیق ابعاد شخصیتی انسان ها در جوامع بشری، بیش از پیش احساس می شود و شناخت انسان و پتانسیل های درونی او، بدون درک جنبه های مختلف شخصیتی و اصول شخصیت شناسی او میسر نخواهد بود. قطعا در عصر ارتباطات، ما در برابر هزاران پرسش در مورد ویژگی های شخصیتی و خصوصیات درونی انسان ها و روش ارتباط آنها قرار می گیریم.
اگر به دانش مربوط به این موضوع دست پیدا کنیم، مطمئنا در ک متقابل ما از پیرامون خودمان افزایش می یابد و بهتر می توانیم از پتناسیل درونی استفاده کنیم. یکی از مهارت هایی که خیلی از ما می توانیم داشته باشیم این که چه عاملی به انسان انگیزه می دهد و روی رفتارش تاثیر می گذارد. همانطور که می دانیم آن چه که به کسی انگیزه می دهد، ممکنه روی شخصی دیگری، کمترین تاثیر را داشته باشد. پس چه خوبه که از انگیزه ها یمان آگاه شویم تا بتوانیم نیازهایمان را برطرف سازیم و بر توانمندی طبیعی خود بیفزاییم و بخوبی از آنها بهره ببریم.
علت رفتار های ما
انسان منبع ذخیره رفتاری بسیار بزرگی دارد و شخصیت هر کس تا حدود زیادی، مهم ترین و بهترین وسیله برای شناخت رفتار اوست. در حالی که الگوهای رفتاری مختلف، می توانند وجود خارجی داشته باشند، تیپ شخصیتی به دلیل اینکه به دقت تمام ویژگی های شخصیتی را در افراد مشخص می سازد؛ از همه مفید تر و اطلاع دهنده تر است. چرا که رفتار را به شکلی مثبت و غیر دادوری کننده توصیف می کند. اطلاع از تیپ شخصیتی موجب می شود که ما نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنیم.
نگاهی کلی به تیپ شناسی شخصیت
ایزابل میرز برای درک رفتار انسانی و ساده سازی درک تیپ های شخصیتی، ابزاری روانی را به نام (Myers – Briggs Type Indicator (MBTI فراهم آورد. که مبنای تیپ شخصیتی چهار بعد دارد، که عبارتند از:
- ما چگونه انرژی می گیریم؟
- چه نوع اطلاعاتی را طبیعتا متوجه می شویم؟
- چگونه تصمیم می گیریم؟
- چگونه می خواهیم که دنیای بیرون از خود را سازماندهی کنیم؟
این ابعاد با جنبه مهمی از زندگی ما سر و کار دارد زیرا هر کس بر حسب ذات و نهاد خود گرایش به یکی از ابعاد دارد و می توان هر یک از این چهار بعد را بصورت زیر خلاصه کرد:
- درون گرا – برون گرا
- شمی – حسی
- احساسی – فکری
- مشاهده گر – قضاوت کننده
از آن جایی که با چهار بعد تیپ شخصیتی روبرو هستیم و هر کسی ممکن الزاما فقط یک بعد نداشته باشد و ترکیببی از ابعاد مختلف شخصیتی را در بر بگیرد، عملا به یک ترکیب 16 تایی از تیپ های شخصیتی می رسیم. مثلا یک نفر می تواند دارای تیپ شخصیتی درون گرا، حسی، فکرف مشاهده گر (ISTP) بر خوردار باشد. (حروف اول هر تیپ شخصیتی نشان دهنده شخصت هر فرد می باشد)
لازم به توضیح است وقتی به ترکیبی از شخصیت دست می بابیم، الزاما به معنی انتخاب آگاهانه این ترکیب تیپ شخصیتی نیست و در واقع به یک گرایش درونی وذاتی اشاره می کنیم. مثلا ما نمی توانیم انتخاب کنیم که برون گرا باشیم، همانطور که کسی نمی تواند به انتخاب خودش، رنگ چشمانش آبی باشد. ما با یک تیپ شخصیتی خاص متولد می شویم و در تمام زندگیمان در آن تیپ باقی می مانیم. هر تیپ نقاط قوت و ضعف خود را دارد و با آنکه هر فردی، تیپ شخصیتی منحصر به فرد خود را دارد، اما از ژنها یا همون پیش طرح های ژنتیکی، تربیت پدر و مادر و معلمان ودوستان و تجربیات زندگی خودش نیز تاثیر می پذیرد.
در پایان به این جمله بسنده می کنیم که: برای اینکه دیگران را بشناسید ابتدا باید خودتان را بشناسید
نویسنده: علیرضا آزاد
مشاور ارشد مدیریت استراتژیک بدن