تلقین چیست؟
تلقین چیست؟
تلقین چیست؟ تلقین فرایند روانشناختی است که به وسیله آن خود فرد یا دیگری، افکار، احساسات یا رفتار فرد را هدایت میکند و بر ناخودآگاه انسان اثر میگذارد.
در واقع، تلقین یک فرایند روانشناختی است که شاید درباره آن زیاد شنیده باشیم، اما چقدر در مورد کارآمدی واقعی آن میدانیم؟ آیا آن طور که میگویند، میتواند تاثیرگذاری زیادی داشته باشد، و یا حتی موجب تغییر در سلامتی ما شود؟ در این مقاله با این فرایند روانشناختی بیشتر آشنا میشویم.
فرآیند تلقین چیست؟
به عبارت دیگر، تلقین، به فرایندی گفته میشود که از طریق آن پاسخی غیرانتقادی بر اثر محرکی برانگیخته شود. در روانشناسی اجتماعی این اصطلاح را معمولا به رابطهای نسبت میدهند که در آن فرد یا گروه از نمادها به صورت محرک استفاده میکند، تا پاسخهای غیرانتقادی را در خود، افراد یا گروههای دیگر، بیدار کند. در حقیقت، تلقین فرایند روانشناختی است که به وسیله آن یک شخص افکار، احساسات یا رفتار خود یا شخص دیگری را هدایت میکند.
داستان شکل گیری تلقین
قوانین این فرایند توسط دکتر امیل کوئه داروساز و روانشناس فرانسوی پایهگذاری شدند. دکتر کوئه روزی در داروخانه خود مشغول کار بود که یکی از بیمارانش با عصبانیت وارد داروخانه شد و با همان حالت شروع به اعتراض کرد و گفت: آقای دکتر تمام داروهایی که به من دادهاید بیتاثیر هستند.
در زمانی که او داشت اعتراض میکرد، انگار چیزی یا کسی در ذهن دکتر کوئه گفت: داروی قبلی بیمار را بگیر و با کپسول و رنگ دیگری به بیمار بده، و به او بگو که این دارو، داروی جدیدی است که بیماران زیادی را درمان کرده است. او چنین کرد، وبه بیمار گفت که دارویی که به تو میدهم تازه دستم رسیده، مطمئن باش که این دارو بیماری تو را معالجه خواهد کرد. بیمار دارو را با این ذهنیت که حتما بیماریش با داروی جدید بهبود پیدا خواهد کرد، داروخانه را ترک کرد.
نتیجه:
پس از چند روز بیمار دکتر کوئه با خوشحالی برگشت و به دکتر گفت: آقای دکتر از شما به دلیل داروی جدید ممنونم. داروی جدید بیماری مرا معالجه کرده است. دکتر امیل کوئه از اینکه داروی قبلی توانسته بود بیماری او را معالجه کند بسیار متعجب شد. بعد از اینکه مطمئن شد دارو همان داروی قبلی است به این نتیجه رسید که جملاتی که به بیمار گفته است باعث معالجه بیمار گردیده است.این اولین جرقه ای بود که در ذهن دکتر امیل کوئه خورد. تلقین چیست؟
تاریخچه کشف تلقین
ولی اتفاق دیگری هم افتاد که باعث شد این نکته به صورت جدیتری از طرف دکتر کوئه پیگیری شود.
در یکی از روزها در هنگام صبح موقعی که پسر دکتر کوئه از خواب بیدار شد، دکتر کوئه به دلایلی شروع به پرخاش کرد و با عصبانیت به سر پسرش داد زد و او را سرزنش کرد. پس از این کار او پسرش را زیر نظر داشت و متوجه شد که تا چند روز شخصیت پسرش به هم ریخته و حال او دگرگون شده است.او در روزها و ساعات دیگری هم فرزندش را با عصبانیت سرزنش کرده بود ولی حال او را اینگونه دگرگون نکرده بود.
برای اینکه مطئن شود در روز دیگری و همان ساعت یعنی اول صبح موقع بیدار شدن پسرش دوباره این کار را تکرار کرد و به همان نتیجه رسید. یعنی مشاهده کرد که تا چند روز پس از این ماجرا حال پسرش دگرگون است و این جرقه دوم بود که در ذهن کوئه خورد.
تلقین چطوری کار می کند؟
دکتر کوئه پس از اتفاقی که افتاد به این نتیجه رسید که هرگاه در اول صبح موقع بیدار شدن از خواب و یا در آخر شب موقع خوابیدن جملات مثبت و یا منفی به کسی گفته شود ذهن او تا چند روز درگیر آن جمله خواهد بود. او متوجه شد که در این ساعات ذهن ناخودآگاه افراد در بیشترین حالت برنامهپذیری میباشد و میتوان با تلقینهای مثبتی ذهن بیمار را برنامه ریزی کرد.
دکتر کوئه پس از پی بردن به اینکه ذهن انسان می تواند در ساعات و لحظه های مذکور، بهتر و مفیدتر برنامه ریزی شود. با این ذهنیت او به بیمارانش می گفت: هنگام صبح در موقع بیدار شدن و یا آخر شب موقع بیدار شدن جملات مثبتی را به خود بگویند و با این کار می توانند ذهنیت مثبتی را نسبت به درمان بیماریشان ایجاد کنند.
مشکل دکتر کوئه این بود که در این لحظه ها نمی توانست کنار بیمارانش باشد و ذهن آنها را در آن موقع برنامه ریزی کند، لذا دنبال چیزی و یا پدیده ای می گشت که بتواند ذهن ناخودآگاه افراد را به بالاترین حالت برنامه پذیری وارد کند.
چگونه سریعتر تلیقانات را وارد قسمت ناهشیار ذهن کنیم؟
دکتر کوئه پس از مدتی با پدیدهای به نام هیپنوتیزم آشنا شد و متوجه گردید که ذهن انسان در هنگام هیپنوتیزم بالاترین موقعیت برنامهپذیری را دارد. پس از آن بیمارانش را هیپنوتیزم درمانی میکرد و جملات و کلمات مثبتی را به آنها تلقین و آنها را معالجه میکرد. هیپنوتیزم درمانی روشی است که اجراکننده آن (هیپنوتیست) حالتی خلسه گونه از اطاعت و تلقین پذیری در شخص برمیانگیزد. تمرکز بسیار بالای فرد موجب افزایش تلقین پذیری میشود. که در این حالت میتوان احساس یا افکار مختلف را به بیمار القا نمود، در این عمل میزان تلقین پذیری فرد بیش از حد نرمال میشود.
برخلاف تصور عامه مردم، تقریبا همه افراد بشر هیپنوتیزم پذیرند.
به واقع، هر چه فردی بیشتر هوشمند باشد، بهتر پذیرای هیپنوتیزم خواهد بود. پیشتر تصور میشد که تنها افراد ساده لوح زودباور هستند که به آسانی هیپنوتیزم میشوند، ولی این پندار دیگر اعتبار ندارد. تمام افراد در تمام درجات میتوانند هیپنوتیزم شوند. اما برخی زمینه قوی دارند و راحتتر هیپنوتیزم میشوند، و برخی به سختی هیپنوتیزم شده و نسبت به آن مقاوم هستند. برخی افراد خیلی عمیق هیپنوتیزم نمیشوند! و جلسات زیادی را باید صرف کنند تا به درمان پاسخگو باشند و عموما تاثیر آن بر افراد مختلف متفاوت است. با این توضیحاتی که تا اینجای کار دادیم، فکر می کنم بد نباشد یکبار دیگر بپرسیم، تلقین چیست؟
تلقین چیست؟
تلقین چیست؟ تلقین همانند بذری است که در خاک وجود انسانها کاشته میشود. اگر به موقع به آبیاری و باغبانی آن بپردازیم، از آن دانه کوچک کموزن درخت قطور و تنومندی ایجاد خواهیم کرد؛ که با بالا رفتن از آن درخت از فراز قلههای موفقیت خواهیم گذشت.
تلقین همانند تیغ جراحی است که تنها افراد متخصص بهترین بهرهبرداری را از آن به عمل میآورند. اگر تلقین به نفس در مدت زمانی طولانی مثلاً چند ماه (۳ الی ۴) ادامه داشته باشد، بعد از تأثیرگذاری ناخودآگاه در پی به دست آوردن موارد ذکر شده در تلقینات برمیآید؛ در آن موقع زمانی است که اعجاز ناخودآگاه را میبینیم.
تلقین چطور باعث قدرت انسان می شود؟
اگر اندیشهای برای مدت طولانی و پشت سر هم وارد ذهن شود، در ذهن میماند و فرد آن را به صورت حقیقتی انکارناپذیر، تلقی میکند و دیگر حاضر نیست هیچگونه مطلبی را برخلاف آن قبول کند. مثال بارز آن تفکراتی است که از دوران کودکی در ذهن ما نقش بسته و زندگی ما را ساخته است. روانشناسان هم معتقدند هرگاه فردی تمام ذهنیت خود را بر روی اندیشه یا عقیدهای متمرکز کند و هر روز آن را تقویت نماید؛ این باور شخص، در جهان بیرون، جنبه واقعیت پیدا میکند.
همان طور که اشاره شد، همه انسانها دارای استعداد تلقینپذیری هستند. شاید بتوان گفت هیچکس در جهان پیدا نمیشود که تلقینپذیر نباشد مگر آنکه کر باشد و حس شنوایی را در خود نداشته باشد، ولی درجه تلقینپذیری در افراد متفاوت است. تلقین این قدرت را دارد که زندگی ببخشد یا زندگی را بگیرد. اگر تفکر کسی را عوض کنیم و زندگیاش را عوض کردهایم و کلید تغییر تفکر، کلام (تلقین) است. کلام به مرور زمان و با تکرار وارد ذهن ناخودآگاه شده و قسمتی از باور فرد میشود.
قوانین تلقین دکتر کوئه
دکتر کوئه پس از تحقیقات فراوانی که در مورد تلقین چیست؟ انجام داد، این قوانین را پایهگذاری و در سه بند منتشر کرد:
1- قانون توجه تمرکز یافته
تلقین چیست؟ دکتر کوئه بیان کرد که اگر کسی چیزی را در ذهن خود مرور کند و به آن بها دهد این ذهنیت کم کم جزیی از شخصیت او میشود و در وجود او نمود میکند پس اگر کسی پیش خود فکر کند که میتواند کاری را انجام دهد و به آن توجه کند آن کار را انجام میدهد و به نتیجهای که در ذهنش به آن باور داشته است میرسد. و اگر کسی خلاف این ذهنیت عمل کند، یعنی این ذهنیت را داشته باشد که توانایی انجام کاری را ندارد، در نتیجه به ذهنیت خود جامعه عمل میپوشاند و قادر به انجام آن کار نخواهد بود.
2- قانون اثر متضاد
این قانون میگوید: اگر کسی به عملی نبودن کاری ایمان داشته باشد ولی برای انجام دادن آن کار اقدام کند، هرچه بیشر تلاش کند کمتر نتیجه میگیرد.
3- قانون اثر عاطفی و هیجانی
معنی این قانون این است که اگر این فرایند با عاطفه و هیجان همراه باشد قدرت بیشتری میگیرد و در نهایت با شدت زیادی انجام میگیرد.
نکاتی در مورد اثرگذاری تلقین
• با ایجاد تمرکز فکری و خواب هیپنوتیزم میتوان تلقینپذیری را زیاد کرد.
• کسانی که با ساختمان مغز و اعصاب آشنا هستند، معتقدند حرفها،ترسها و بسیاری از عواطف روی غدد داخلی بدن اثر میگذارد و موجب بهبود یا بیماری شخص میگردد.
• دکتر جیمز براون گفته است: قوه خیال یکی از طرق بسیار موثر درمان امراض روانی است. با فکر و خیال میتوان حالات سلامتی و بیماری را تغییر داد.
• اثرات خود تلقینی به قدری در انسان زیاد است که قادر است او را بیمار کند و یا از سختترین بیماریها نجات دهد. برای مثال توجه زیاد به عضوی از اعضای بدن ، موجب ابتلای آن عضو به کسالات و بیماری میشود. مثلا شخصی که دائم نگران قلبش باشد و ترس و واهمه ابتلا به بیماری قلبی داشته باشد، به تدریج دچار اختلالات قلبی گشته و در واقع بیمار میشود.
• امروزه همه انسانها همواره در محاصره تلقینهای مختلف قرار دارند. بنابراین هر صدا و منظره و یا هر نوع تحریک دیگر که تجربه میشود، اثر خاصی در حواس پنجگانه انسان میگذارد. و بطور ناخودآگاه انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد.
• هنگامی که دلسرد و اندوهناک هستیم، قدرت خلاقیت ما کاهش مییابد، باید به زور هم که شده خود را به کارهای فرحبخش و مثبت سرگرم کنیم، زیرا انجام این نوع کارها در چنین شرایطی، تاثیر داروی مقوی را دارد و ما را از اندوه و دلسردی رهایی میبخشد و ما را در انجام کارها خلاق میسازد.
• روح و بدن از هم جدا نیستند. در بین این دو وحدت دو جانبه برقرار است. بنابراین هر نوع ناراحتی در جسم، روان را هم متاثر میسازد و بر عکس.
توجهات خود تلقینی مثبت
1. تلقین باید به دفعات و کرات انجام شود.
2. هر چه تلقین زیباتر باشد بیشتر تاثیر دارد. میتوانید شعرهای مثبت و امیدبخش بخوانید و جملات زیبا در صحبتها به کار برید.
3. تلقینی که توسط افراد مهم و افرادی که برایمان عزیز هستند بیان میشود اثرش بیشتر خواهد بود.
4. اگر تلقین را باور کنیم سریعتر اثر میگذارد.
5. تاثیر تلقین در زمان آرامش مانند مراقبه و ریلکسیشن بیشتر است.
6. از جملات مثبت برای تلقین استفاده کنید. مثلا به جای اینکه بگویید نمیترسم، بگویید من شجاع هستم.
7. مراقب باشید هیچگاه در زندگی خود تحت تأثیر کلام منفی خود و دیگران قرار نگیرید.
8. شما با تلقینهای منفی انگیزه و انرژی را از خود میگیرید و در نهایت نمیتوانید آن کار را انجام دهید.
9. تلقین منفی نافذتر از تلقین مثبت عمل میکند. پس باید مراقب کلامی که بر زبان میآوریم، کسانی که هم صحبت میشویم، جاهایی که میرویم و مطالبی که میخوانیم باشیم.
توجه:
10. تلقینها در فرکانس آلفای مغزی اثرگذاری بهتری دارند پس در زمانی که افراد تازه از خواب بیدار شدهاند و یا اینکه در حال خواب رفتن هستند چون در فرکانس آلفای مغزی هستند، پس تلقینها تاثیرات بسیاری میگذارند. پس صبح را با جملات زیبا و امید بخش شروع کنید و شبها به امید روز بهتر دیگر به خواب روید.11. اگر دوست دارید خود تلقینی داشته باشید بهتر است کلمات مثبت تاکیدی و جملات تلقینی را روی کاغذی یادداشت کرده و همیشه جلوی چشم خود قرار دهید و هر زمان که چشمتان به آنها افتاد، آنها را به زبان بیاورید و تکرار کنید.
12. جملات مثبت تاکیدی باید به زبان حال گفته شوند. مثلا بگویید من لاغر هستم، نگویید من لاغر خواهم شد.
13. در هنگام گفتن جملات مثبت تاکیدی، احساسات را در نظر داشته باشید و این جملات و کلمات را همراه با احساس بیان کنید.
14. برای بیان کلمات و تلقینها به زبان و نحوه بیان آنها دقت کنید و به پستی و بلندی کلمات توجه کنید.
کلام آخر
تلقین چیست؟ تلقین باعث رهایی فرد از ترس، تنش و اضطراب میشود. خلاقیت را بالا میبرد. به زندگی و شغل، هدف و انگیزه میبخشد، عادات عصبی ناراحت کننده را برطرف مینماید، امیدواری را بهبود میبخشد و در نهایت شما را به سوی موفقیت میبرد. سالم و تندرست باشید
منبع مدیریت استراتژیک بدن