مدیریت استراتژیک بدن
مدیریت استراتژیک بدن ، برگرفته از مدیریت منابع انسانی با چشم اندازی به آینده است. مدیریتی که ابتدایی ترین فلسفه آن حفظ با ارزش ترین سرمایه هر سازمانی است.اما وقتی می گوییم با ارزش ترین منبع هر سازمان، کشور یا خانواده ایی، منابع انسانی اش است، این ارزش در کجاست؟!
به نظرم در دانش آن فرد. و آن دانش در جایی نیست مگر ذهن انسان. واین ذهن در بدن قرار دارد. راستی تا حالا به این فکر کردید که چرا مدیران ارشد ما کلی کار و تجربه می کنند و درست در جاییکه خوب رشد کرده اند، به دلیل ضعف در بدن و فرتوتی جسم، آن دانش را به زیر خاک می برند. وقتی نگاهمان را وسیع تر می کنیم، می بینیم در جامعه این مشکل خیلی جدی است.
ما اساتید موسیقی، شاعران، نویسندگان، هنرمندان داریم که سال ها زحمت کشیده اند و به پختگی رسیده اند؛ و چون در زمان رشدشان، به جسمشان نرسیده اند در اوج استادی از بین می روند، حتی بسیاری از عرفا و علمای ما هم چنین سرنوشتی داشته اند. ما همیشه در آخر به این نقطه می رسیم؛ اگر نگاه کنیم، می بینیم خیلی از پیر های متخصص می گویند اگر جسم قوی داشتم، می دانستم چه کنم اما افسوس که الان…
مدیریت استراتژیک بدن
اما من می خواهم این نوع نگاه را عوض کنم و بگویم از اول به این موضوع توجه داشته باشیم و پیش برویم. من این موضوع را به يکی از اعضای ارکستر آقای اصفهانی گفتم که بسیاری از اساتید نوازنده ما در 60 سالگی نمی توانند سازشان را که چندان هم سنگین نیست، راحت در دست بگیرند یا برای مدتی طولانی ساز بزنند. اما در یک ارکستر خارجی نوازندگان بیس یا لید، فیزیکی مثل یک ورزشکار دارند و در 3 ساعت اجرای زنده هم به راحتی می نوازند. به عبارتی دیگر او می داند هنرش ابزار ماندگاری شهرتش است، اما ابزار ماندگاری بدنش و خودش نیست. من این دو مقوله را جدا می دانم.
همیشه به این فکر می کردم منی که بدنسازی کار می کردم و آمدم داوری و مربيگری این رشته را ادامه دادم و از طرفی تحصیلاتم آی تی بود و بعد شد مدیریت منابع انسانی با گرایش استراتژیک، چطور می توانم در عصر حاضر، به حفظ این با ارزش ترین ثروت، یعنی نیروهای انسانی کمک کنم؟!یعنی همان روند تحصیلی که نمی دانستم ربطش به هم چیست باعث شد یک ایدئولوژی پیدا کنم.
مدیریت استراتژیک بدن
اینجا بود که سطح آگاهیم متغیر شد. من بدنسازی کار کرده بودم و علم تمرین را بلد بودم. ورزش را حالا یک وسیله می دانستم برای حفظ جان و تنی که محمل علم است. دانش مهندسی به من قدرتی داده بود که بتوانم آگاهی هایم را سازمان دهی کنم و در گام بعدی آن را در چشم اندازی برای آینده، مدیریت کنم.
بر آن شدم تا با استفاده از دانش ورزشی و علوم مدیریت در راه آگاهی بخشی به منابع انسانی که با ارزش ترین منابع هر جامعه و سازمان و خانواده ایی است، در قالب مدیریت استراتژیک بدن تلاش کنیم. ایده ما برای این کار، مدیریت بدن با آگاهی کامل است در واقع بدن آگاهی به افراد قدرت سازماندهی می دهد تا بتوانند با حفظ مهمترین ابزار زندگی، یعنی بدن، که وسیله نقلیه هر فردی است؛ مسیر سلامتی و تندرستی را با شادی بپیمایند.
نویسنده: علیرضا آزاد
مشاور ارشد مدیریت استراتژیک بدن