کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری Ta deuxieme vie commence quand tu comprends que tu n’en as qu’une : roman, 2015 ، نوشته رافائل ژیوردانو Giordano Raphaelle ، اثری روانشناختی در قالب رمان است که به مقولۀ مثبتاندیشی، رشد و بهبود فردی میپردازد و توانسته عنوان پرفروشترین کتاب سال 2017 و قرن 21 فرانسه را به خود اختصاص بدهد.
احساس خوشبختی چیز عجیبی است. خیلی از ما ممکن است احساس بدبختی نکنیم اما نمیتوانیم بگوییم کاملا خوشبختیم. حتما شما هم این را شنیدهاید که این سنگهای بزرگ نیستند که پیمودن یک مسیر را دشوار میکنند بلکه سنگریزههای همیشگی هستند که میتوانند آدم را از پا بیندازند. روزمرگی و بدبختیهای کوچکی که به آنها تن دادهایم و در ظاهر به آنها عادت کردهایم همین سنگریزهها هستند.
داستان کتاب زندگی دومت زمانی آغاز می شود که می فهمی فقط یک زندگی داری درباره خلاص شدن از شر همین سنگریزههاست. داستان درمورد زنی است که مأموریتش برای درمان «روال معمول» و «روزمرگی»، او را به شادی مضاعف میرساند. “کامی” ۳۸ ساله همه چیز را برای شاد بودن دارد؛ شغل خوب، همسر دوست داشتنی و پسری بینظیر. با وجود این، احساس میکند شادی از میان انگشتانش لیز میخورد. همۀ آنچه که او میخواهد، راهی برای رسیدن به شادی است.
درباره کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
«زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری»! جمله ای است که اگر هرکدام از ما بشنویم ممکن است چند حس همزمان به سراغ مان بیاید، امید و ترس، دو حس مثبت و منفی! حتما می پرسید چطور؟
این روزها اغلب انسانها درگیر روزمرگی زندگی هستند و چشمان خود را به روی بسیاری از لحظههای شگفتانگیز زندگی بستهاند. روزمرگی در نگاه اول، بیماری بیخطری به نظر میرسد، ولی ممکن است آسیبهای بزرگی به افراد وارد کند: باعث شیوع مصیبت زندگی، سونامی ابهام روحی، بادهای مالیخولیایی فاجعهآمیز میشود. خیلی زود لبخند در معرض انقراض قرار میگیرد! نخندید، این حقیقت دارد! این پدیده هرچه بیشتر گسترش یابد، به افراد بیشتری آسیب میزند.
روزمرگیای که خوب مهار نشده باشد میتواند سطح اخلاق کشور را به طور محسوسی کاهش دهد. این مساله حتی می تواند امید و انگیزه را از فرد سلب کند و به سختی شاد بودن را تجربه کند. بسیاری از ما فراموش کرده ایم که فقط یک بار فرصت برای زندگی کردن داریم و به همین جهت است که گرفتار روزمرگی شده ایم.
…
در این مواقع نیاز به یک موتور محرک برای برگرداندن انگیزه و امید به خودمان و رهایی از روزمرگی داریم. این موتور گاه می تواند یک شخص، یک ویدیو یک جمله و یا حتی یک کتاب باشد. کتابهای بسیاری برای ایجاد انگیزه در افراد توسط نویسندههای معروف نوشته شده است. در بین تمامی کتابهایی که در این باره نوشته شده اند، در سال 2018 نام کتابی از یک نویسندهی جوان و تازه کار فرانسوی به چشم میخورد که موفقیتهای بسیاری را از آن خود کرده است.
عنوان کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
نام کتابی است که رافائل ژیوردانو تویسنده ی فرانسوی در آن زنی را به تصویر میکشد که قصد دارد با سفری هیجان انگیز، روال معمول زندگی را و هر آن چه که شاد بودن را از وی دور می کند را تغییر دهد. این کتاب فرانسوی اولین کتاب ژیوردانو است. در دنیای ادبیات و نویسندگی تعداد افرادی که با اولین رمان به موفقیت چشمگیری دست یافته اند، ممکن است انگشت شمار باشد. اما جالب است بدانید که این رمان تا کنون 3 میلیون نسخه از آن در جهان به فروش رسیده است. فروش نسخههای بسیار از این نویسنده نوید درخشش بیشتر رافائل ژیوردانو در آیندهای نزدیک خواهد بود.
رسانهها از اولین رمان رافائل ژیوردانو با عنوان «پدیدۀ دنیای نشر» یاد میکنند. برای کتاب اول یک نویسنده، کمتر پیش میآید که در باکس آفیسهای معتبر ادبی همتراز و بعضاً بالاتر از نامهایی چون گیوم موسو و مارک لوی قرار بگیرد. جالب است بدانید که این کتاب همچنان در میان پرمخاطبترین آثار قرار دارد و تاکنون بیش از دو میلیون نفر آن را خریداری کردهاند.
این اثر حال آدم را خوب میکند و به بیشتر از سی زبان زندۀ دنیا ترجمه شده است. همچنین قرارداد ساخت فیلمی با اقتباس از این رمان، به تهیه کنندگی یان زنو و لوران زیتون منعقد شده است. کریستوف مانژل در مترونیوز دربارۀ این رمان نوشته است: هرچه زودتر این کتاب را بخوانید زیرا یک زندگی بیشتر نداریم. شاید پایان این کتاب آغاز زندگی دوم شما باشد! کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
موضوع کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
در این کتاب، زنی 38 ساله به نام کامیی، همانند بسیاری از افراد جامعه به ظاهر خوشبخت است اما وی از درون این حس را ندارد. کامیی به سادگی از کنار این قضیه نمیگذرد و مصمم است تا راهی برای رسیدن به خوشبختی پیدا کند.
او روزی درحال رانندگی در هوای بارانی به سمت حومه شهر، تصادف میکند و ماشینش از کار میافتد. تلفن همراهش هم در آن منطقه آنتن نمی دهد، او نا امیدانه به سمت خانهای ویلایی میرود که از صاحبش خواهش کند اجازه دهد با امدادگر خودرو تماس بگیرد.
کلود و همسرش آدم هایی متمول به نظر میآیند و البته کلود مرد بسیار خوشچهره و جذابی است که رفتار گرمش کامیل را جذب میکند و باعث می شود سفره دلش را پیش او باز کند؛ از قضا کلود روانشناسی با گرایش روزمرهشناسی است. علم نوینی که به تازگی رونق گرفته است. او به کامیل میگوید که دچار روزمرگی حاد شده است و برای کمک، به او آدرس و شماره مطبش را میدهد. کامیل پس از مدتی تردید و دودلی تصمیم میگیرد، درمانش را با تراپیست خود شروع کند. از این جای داستان ما پا به پای کامیل و در تمام مراحل درمانش پیش میرویم تا باهم یک دوره درمانی جالب را تجربه کنیم.
کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری برای افرادی که همهی لوازم را برای خوشبخت بودن دارند اما از درون این احساس را ندارند بسیار اثربخش خواهد بود. این افراد میتوانند خود را در قالب نقش اول رمان قرار داده و در سفرها همراهش باشند. نویسنده این کتاب انتظار دارد، در انتها افراد به رشد شخصیتی درخور توجه برسند.
بیوگرافی رافائل ژیوردانو نویسنده کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
رافائل ژینور دانو نقاش و هنرمند برجسته ی فرانسوی و 45 ساله ( متولد 19 آوریل 1974، پاریس) است. او در زمینه ی تکنیکهای ارتباطات و مدیریت استرس آموزش دیده است و موفقیت رمان اولش که بدون ارتباط با مسائل روانشناسی نیست، نیز نشات گرفته از همین مهارت رافائل است. او در برهه ای از زندگی مدیریت سازمان Emotone را برعهده دارد.
emotone نام سازمانی است که فعالیت های هنری و ساخت تیم خلاق، مدیریت استرس و راه های خلاقیت و فعالیت های نوآوری را سازماندهی می کند. لازم است بدانید که رافائل قبلا (به زبان فرانسوی) عناوین علمی و غیر داستانی را تحت عنوان اثبات خود، مدیریت استرس و روابط زوج ها را منتشر کرده است.
ایدهی نوشتن کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
رافائل ژیوردانو درباره ایدهی نوشتن کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری این گونه سخن میگوید:
«تا جایی که می توانم به یاد داشته باشم، من همیشه در عالم خیال زندگی کردهام و در آنجا جان سالم به در برده ام. به عنوان یک کودک، به طور مداوم داستان هایی مانند فیلم هایی که در سر من فیلمبرداری شده اند، اختراع کردم. من همچنین یادداشت هایم از اشعار، و شروع رمان ها را در سبک کتاب های مورد علاقه ام پوشش دادم. من همیشه نقاشی کردم و همیشه نوشتم. بین کلمات و تصاویر مدت مدیدی بود که نمی دانستم چگونه انتخاب کنم. یک روز من راه حل خودم را پیدا کردم: نوشتن «رمان های تصویری».
…
هنگامی که هجده ساله بودم در مدرسه هنرهای تجسمی در پاریس، Penninghen، شروع به گذراندن مدارج آکادمیک کردم، و سپس در مدرسه Estienne به مدت 5 سال تحصیل کردم. من در نمایندگیهای ارتباطات، طراحی گرافیک شروع کردم. من دنبال مسیر دیگری بودم و تقریبا به طور شانسی، به عنوان “نویسنده ویراستار” استخدام شدم. برای من کلمات بهتر از تصاویر هستند! چند سال بعد، تجربه نهایی آژانس برای من شکست بود. استعفا دادم، پول نقدم تمام شد. نکته جالب درباره من این است که در هر فرصتی از همه چیز سؤال میکنم. تصمیم گرفتم یک زندگی بسازم که به من شباهت داشته باشد، اصول خودم و مسائل شخصیتی غیرمعمولم را در نظر بگیرم.»
…
همین اتفاقات در زندگی سبب شد تا به دنبال علاقه خود یعنی نوشتن برود. کتابی که این نقاش و نویسندهی موفق نوشته است بی ارتباط با زندگی که خودش تجربه کرده است نمیباشد. جملات به کار رفته در این کتاب سراسر انرژی، می تواند شادی از دست رفتهی زندگیتان را به شما بازگرداند. شاید بتوان گفت که هدف رافائل ژیور دانو از نوشتن این کتاب درمان بسیاری از رفتارهای درونی و بیرونی افرادی بود که با هیچ چیز خوشحال نمیشدند.
ژیوردانو در تمامی آثارش رویکردی خلاقانه به حل مشکلات زندگی دارد و در تمامی آنها به رفتارهای درونی و بیرونی انسانها نگاهی ویژه میکند.کتابهای «من میخواهم ذن شوم»، «زارهای دکتر کولزن»، «دفتر مربیگری صددرصد خوشبختی من» از این جملهاند.
بریده هایی از کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
” آیا شما فکر نمیکنید هیچچیزی بدتر از این نیست که حس کنی داری از کنار زندگیت میگذری و شجاعت اینکه اون رو بهسمتِ خواستههات سوق بدی نداری؟ شجاعت اینکه به ارزشهای درونیت پایبند باشی، به کودک درونت، به رؤیاهات؟ “
” یاد بگیریم توی اونلحظه از خلال حرفهای طرف، حرف دلش رو بفهمیم… شاید پشت هر سرزنشی، ترسی نهفته باشه و پشت هر پرخاشی، غمی یا زخمی تازه… “
” ـ وینستون چرچیل میگفت: «موفقیت، توانایی عبور از شکستی به شکست دیگر است، بدون اینکه اشتیاقت را از دست بدهی». “
” «میدونی کامی، زندگی مثل یک بالن میمونه. اگه میخوای بالاتر بری باید بلد باشی وزنهها رو کم کنی و هرچیزی رو که مانع بالارفتنت میشه، از اون بالا پایین بندازی». “
” ـ مرحلهبهمرحله؟
ـ آره. بدیهیه که نمیتونید یکروزه کمربند سیاهِ تغییر رو بگیرید. برای همینه که من تئوری گامهای کوچک رو استفاده میکنم تا شاگردام رو پلهپله بهسمتِ بهترشدن سوق بدم. وقتی از تغییر حرف زده میشه، خیلی از مردم یک چیز شگرف و اساسی به ذهنشون خطور میکنه، درحالیکه تغییرات اساسی با تغییرات کوچیک و ظاهراً پیشپاافتاده شروع میشند. “
” فاجعه، شکستخوردن نیست، بلکه تلاشنکردنه. “
” در روزهای عادی، به نفسکشیدنتون اهمیت بدید. یادتون باشه که تنفس صحیح، تنها در دم نیست بلکه به کیفیت بازدم هم بستگی داره. اگه بازدم عمیقی داشته باشید، به ششهاتون اجازه میدید که بلافاصله از هوایی تازه و درنتیجه مفیدتر برای بدنتون، پر بشن. “
” «انجامدادن آنچه دوست داری، آزادی است؛ و دوستداشتن آنچه انجام میدهی، خوشبختی». “
” هرگز در انتظار و انفعال نمانید. برای اینکه من بهتون بگم چهکار کنید، وقتتون رو بهانتظار دستورالعملهایم گذروندید. درحالیکه، همون موقع میتونستید خودتون دستبهکار بشید. “
…
” تامپیترز میگه: «تغییر، دری است که فقط از درون باز میشود»، یعنی هیچکس جز خود شما نمیتونه تصمیم به تغییر بگیره “
” آرزو میکنم روزی فرارسد که هریک از ما، ارزش توانمندیها و استعدادهایمان را بدانیم و مسئولیت خوشبختیمان را بهدوش بکشیم،
زیرا چیزی ارزشمندتر از آن نیست که بهسانِ رؤیاهای کودکیمان زندگی کنیم. “
” افلاطون در افسانهٔ غارش توصیف میکنه: «انسانها که در غاری به غلوزنجیر کشیده شدهاند برداشت نادرستی از حقیقت دارند، زیرا از آن چیزی نمیدانند مگر سایههای نامتناسبی از اشیا که آتشی در پشتشان آنها را روی دیوار بازتاب میدهد». “
” ـ یک لبخند، هیچ هزینهای نداره ولی درعینِحال تأثیر قابلتوجهی روی اطرافیانتون و همینطور اخلاق خودتون میذاره، سودش دو برابره! با آموزههای اَبهپییر آشنایی دارید که میگه «لبخند از نیروی برق ارزانتر است، اما به همان میزان نور میبخشد» “
” اسکار وایلد میگه: «خرد آن است که رؤیاهای نسبتاً بزرگ داشته باشی که در میانهٔ راه گمشان نکنی» “
” پل بوئِس میگفت: «بخشش موجب فراموشکردن گذشته نمیشود، اما آینده را وسعت میبخشد». “
” « قطرههای باران درشت و درشتتر میشد و شیشه جلو ماشینم را لگدمال میکرد. برفپاک کن میرفت و میآمد و من که دستهایم روی فرمان خشک شده بود، یکسر خودخوری میکردم. کمی بعد باران چنان شدید شد که بیاختیار پایم را از روی پدال برداشتم. چیزی نمانده بود تصادف کنم! آیا طبیعت علیه من متحد شده؟ نکنه من رو با نوح اشتباه گرفته؟ این دیگه چه بارون سیل آساییه؟» ”
در بخشی از کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی یک زندگی بیشتر نداری میخوانیم:
در تمام مدتی که داشتیم بالا میرفتیم، هرچند که بالن تقریباً بدون تکان و حرکت ناگهانی بود، اما دست کلود را رها نکردم. سرانجام از اینکه میدیدم کمتر از آنچه که خیال میکردم سرم گیج میرود متعجب شدم. احساس میکردم توی دلم خالی شده است. دهانم خشک شده بود و دستانم میلرزید، اما من آنجا بودم و همه چیز تحت کنترلم بود.
تجربۀ فوقالعادهای بود و دیدن مناظر از آن بالا نفس آدم را بند میآورد. آنقدر زیبا بود که اشک در چشمانم جمع شد. آن بالا، تازه فهمیدم دارم چهکار میکنم. میتوانستم تا صدوپنجاه متری زمین بالا بروم. میتوانستم ترسهایم را زیر پا بگذارم! یک جور احساس غرور شادیبخشی وجودم را فراگرفت و لبخندی کنترل نشدنی گوشۀ لبهایم نقش بست.
همان لحظه کلود در گوشم گفت: لنگر بنداز کامی، لنگر بنداز…
وقتی دید متوجه منظورش نمیشوم برایم اصل لنگراندازی مثبت را توضیح داد؛ تکنیکی بود که با استفاده از آن هرگاه میخواستیم حالت جسمی یا روحی خود در لحظهای شاد را دوباره تجربه کنیم، آنلحظه را به یاد میآوردیم. ابتدا باید لنگر مربوط به لحظۀ باشکوهی از زندگیام را تعیین میکردم. سپس یک واژه، تصویر و یا حرکتی را برای آن لحظۀ خوش و پر از آرامش در نظر میگرفتم. آن روز، در آن بالن تصمیم گرفتم انگشت کوچک دست چپم را محکم فشار بدهم.
…
«چیزهایی که از خودم برای او فاش کرده بودم، آشکارا چنان او را تحت تاثیر قرار داده بود، که ترغیب شد تا دلگرمیام بدهد: “به قول آبه پییر، ما انسانها به همان اندازه که به حداقلهای زندگی نیاز داریم، به دلایلی هم برای زندگی کردن نیازمندیم. پس نباید گفت که این مساله اهمیتی ندارد. اتفاقا برعکس، خیلی هم مهم است! بیماریهای روحی را نباید سرسری گرفت. با گوش دادن به حرفهای شما، گمان میکنم فهمیدم از چه چیزی رنج میبرید…” من، درحالیکه فینفین میکردم، پرسیدم: “اوه، بله، واقعا؟”. “بله”. قبل از آنکه حرفش را ادامه بدهد، لحظهای درنگ کرد. انگار میکوشید بفهمد که آیا من آمادگی پذیرش کشف و شهودش را دارم یا نه… و احتمالا پاسخ مثبت بود، چون با لحنی آرام گفت: “شما احتمالا از نوعی روزمرگی مبهم رنج میبرید”. “از چی؟”» کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
از اینجا میتوانید کتاب را تهیه کنید…
خرید آنلاین کتاب از فیدیبو
برای خرید کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری نیازی نیست که زمان و هزینه صرف کنید و به کتاب فروشیها بروید، از طریق خرید آنلاین هم می توانید نیاز خود را برآورده کنید. کتاب مذبور به دو صورت صوتی و پی دی اف، در فیدیبو موجود است که با پرداخت هزینه کمتر می توانید به دانلود این کتاب اقدام کنید.
اولین نسخه ترجمه ای کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری توسط معصومه خطیبی بایگی توسط نشر البرز در اختیار هموطنان فارسی زبان اهل مطالعهمان قرار گرفته است. اما به تازگی نسخه دیگری با ترجمه زیور ایزد پناه نیز توسط نشر کتاب پارسه نیز در دسترس عموم قرار گرفته است.
شناسنامۀ کتاب
عنوان: کتاب زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی فقط یک زندگی داری
نویسنده: رافائل ژیئوردانو
مترجم: معصومه خطیبیبایگی
ناشر: نشر البرز، تهران 1396
عنوان اصلی:
Ta deuxieme vie commence quand tu comprends que tu n’en as qu’une : roman, 2015
موضوع: داستانهای قرن 21 فرانسوی؛ با مقدمهای از کریستین میشو
سال چاپ: 1397
قطع: شوميز
نوبت چاپ: 18
شابک: 9789644429958
گردآوری شده در مدیریت استراتژیک بدن