کتاب درک یک پایان
کتاب درک یک پایان
کتاب درک یک پایان با عنوان اصلی The Sense of an Ending رمانی از جولین بارنز است که در سال ۲۰۱۱ برنده جایزه بوکر شد. جولین بارنز قبلا سه بار، در سالهای ۱۹۸۴، ۱۹۹۸ و ۲۰۰۵ به لیست نهایی نامزدهای جایزه بوکر راه پیدا کرده بود اما موفق به دریافت آن نشد.
حسن کامشاد ترجمه بسیار خوبی از این کتاب ارائه کرده است که لذت خواندن آن را دوچندان میکند. در پایان رمان نیز، گفتوگویی با نویسنده کتاب آمده است.
قسمتی از این گفتوگو را در اینجا نقل میکنیم:
سارتر جستاری نوشت با عنوان «ادبیات چیست؟» ادبیات بهزعم شما چیست؟
این سوال جوابهای متعدد دارد. کوتاهترین آنها این است که ادبیات بهترین راه گفتن حقیقت است؛ فرایندِ تولید دروغهای بزرگ، زیبا، و بهسامان است که از هر مجموعه واقعیتی بیشتر حقیقت میگوید. از این که بگذریم، ادبیات بسیاری چیزهاست، از قبیل لذت بردن از زبان و بازی کردن با زبان، و نیز شیوه صمیمانه شگفتی برای برقراری ارتباط با مردمی که آنها را هیچگاه نخواهی دید.
در ضمن، نویسنده بودن نوعی حس همانندی تاریخی به شخص میدهد، که من در مقام یک فرد عادی اجتماع، که در برتانیای اوایل قرن بیستم و یکم بهسر میبرد، بسیار کم احساس میکنم. برای مثال، من پیوند خاصی با دنیای ملکه ویکتوریا، یا با شرکتکنندگان در جنگ داخلی انگلستان یا جنگهای گلها در خود نمیبینم، اما با نویسندگان و هنرمندان مختلف آن دورانها و آن رویدادها پیوند بسیار نزدیک دارم.
خلاصه کتاب درک یک پایان
زمان شروع داستان دهه شصت میلادی و زمان روایت چهل سال پس از آن، در نزدیکی پایان قرن بیستم است. تونی وبستر، داستان را با خاطراتی پراکنده از گذشتههایی دور و پرسشهایی در باره زمان و حافظه شروع میکند. کتاب درک یک پایان حکایتی است از گذشت روزگار، به پیروی ازشیوههای داستان نویسی ویرجینیا ولف.
بخش اول رمان خاطرههایی است از دهه شصت و رویدادهایی که برای راوی و سه یارش در مدرسه روی داده است. با مرور این خاطرات، افکار خود و دو دوست دیگرش را بیان میکند و شرح میدهد که چگونه نفر چهارمی هم وارد جمع سه نفری آنها شد. این نفر چهارم – ایدرئین فین – نسبتا اختلاف زیادی با آنها داشت.
ایدریئن رفتهرفته جذب گروه ما شد، بی آنکه به روی خود بیاورد که این را میخواهد. شاید هم نمیخواست. عقایدش را هم برای همخوانی با عقاید ما عوض نکرد. در نیایش صبحگاهی مدرسه او با دیگران همصدا میشد و حال آنکه من و الکس فقط ادای کلمات را در میآوریم و کالین به حقه هزلآمیز متعصبنماها متوسل میشد و نعره میکشید. (کتاب درک یک پایان – صفحه ۸)
در ادامه کتاب، زندگی راوی داستان با ایدریئن گره میخورد و…
در قسمت دیگری از بخش اول کتاب، تونی به ماجراهای خودش و دوستدخترش یعنی ورونیکا اشاره میکند و اتفاقاتی را که از سر گذرانده است تعریف میکند. بخش دوم – چهل سال بعد – راوی به مرور آن خاطرات گذشته میپردازد و سعی میکند به درک درستی از اتفاقات برسد تا اینکه موضوع جدیدی پیش میآید و…
پشت جلد کتاب درک یک پایان آمده است:
تونی وبستر عادی بودن زندگیاش را پذیرفته: کار و بازنشستگی، ازدواج و طلاقی دوستانه. اما او هم مثل ما جوانیاش را در درون خود نگه داشته و به سالمندی رسیده است. مهمترین واقعه عمرش دوستی با ایدرئین تیزهوش و مستعد فاجعه است؛ مرید آلبر کامو. چهل سال بعد دفتر خاطرات همین دوست که طبق وصیتنامه به او واگذار شده، او را بر میانگیزد تا زندگی خود را بازخوانی کند.
درک یک پایان برنده مهمترین جایزه ادبی بریتانیا در ۲۰۱۱ شد. رئیس هیئت داوران «بوکر» در توصیف آن گفت: «کتاب مایههای یک اثر کلاسیک انگلیسی را دارد. این داستانی است که با انسان قرن بیست و یکم سخن میگوید.»
درباره کتاب درک یک پایان
خاطرات به طور انتزاعی نقش مهمی در اینکه یک شخصیت در حال حاضر چگونه است و اینکه چگونه میتوانست باشد ایفا میکنند و همچنین خاطرات اولیه به مراتب ارزشمندتر هستند، آنها میتوانند تا بزرگسالی در ذهن افراد ثابت بمانند و اثرات مختلفی بر زندگی فرد داشته باشند. در این کتاب تأثیرگذار نیز، جولین بارنز در پی خاطراتی خاص در زندگی پر فراز و نشیب تونی است که این خاطرات ردپاهای ناگواری از خود به جا گذاشته است که قابل چشمپوشی نیستند.
در کتاب درک یک پایان با جوانانی طرف هستیم که هر کدام فکر میکنند آدمهای خاصی هستند و یا حداقل از پدر و مادر و اطرافیانشان بیشتر میفهمند. جوانانی که هر کدام پیرو افکار افرادی خاص هستند. مثلا وبستر هاکسلی و اورول خوانده است و ایدریئن کامو و نیچه. اما آیا زندگی به آنها اجازه میدهد احساس خاص بودن خود را حفظ کنند یا واقعیت و واقعنگری را به آنها یاد خواهد داد؟
کتاب درک یک پایان درباره خاطرات و تاریخ و از همه مهمتر درباره برداشت ذهنی ما از اینهاست. درباره مسئولیت و پذیرفتن مسئولیت کارهایی است که زمانی فکر میکردیم هیچ ارزشی ندارند و اصلا مهم نیستند و همچنین داستانی درباره آدمهای قرن بیست و یکم است. داستانی که ممکن است بخشهایی از آن برای هر کسی اتفاق بیفتد.
نکته:
به اعتقاد من این رمان، یک اثر عظیم است که در آن از موضوعات بسیار زیادی صحبت میشود و مخاطب باید با دقت بسیار آن را بخواند و به هر بخش از کتاب توجه ویژهای داشته باشد. همچنین آخرین صفحات رمان بسیار نفسگیر است و مخاطب به ذوق نویسنده در انتخاب هوشمندانه عنوان کتاب پی میبرد، این رمان کوتاه را بخوانید تا در درک یک پایان سهیم شوید.
در ابتدای این معرفی کتاب، قسمتی از گفتوگوی نویسنده را که در آخر کتاب آمده بود نقل کردیم و دیدم که بارنز اعتقاد دارد که ادبیات بهترین راه گفتن حقیقت است، حال قسمت دیگری از همین گفتوگو را در اینجا نقل میکنیم:
مقصودتان از «گفتن حقیقت» چیست؟
از دید من یک کتاب بزرگ – سوای سایر ویژگیها مانند قدرت روایی، شخصیتپردازی، سبک، و غیره – کتابیست که جهان را بهطرزی بیسابقه وصف کند، و خوانندگانش دریابند که حقیقت تازهای را – درباره جامعه یا زندگی عاطفی افراد، یا هردو – افشا میکند، و این حقایق پیش از آن در دسترس نبوده باشد، نه مطمئنا در پروندههای رسمی، نه در مدارک حکومتی، و نه از مجرای روزنامهها، یا تلویزیون.
مثلا، کسانی که رمان مادام بوواری را محکوم کردند و عقیده داشتند که باید توقیف شود، «حقیقت» تصویر اینگونه زن را، در آنگونه اجتماع، بازشناختند و گفتند که چنین برخوردی با ادبیات تاکنون نداشتهاند. خطرناکی این رمان برای همین بود. تصور نمیکنم صداقتی چنین محوری پیشگامانه – که بخشی از عظمت آن بود – امروزه در ادبیات دیده شود. بدیهیست که در جوامع مختلف متفاوت است. در جامعه جابرانه سرشت حقیقتگویانه ادبیات وجهی دیگر دارد و گاه بر این وجه اغلب بیش از عوامل دیگر در کار هنری ارزش نهاده میشود.
جملاتی از متن کتاب درک یک پایان
من در زمان به سر میبریم – زمان ما را در خود میگیرد و شکل میدهد – اما من هیچگاه احساس نکردهام که زمان را چندان خوب میفهمم. و مقصودم نظریههای مربوط به چگونگی پیچش و بازگشت زمان، یا امکان وجود آن به شکلهای موازی در جای دیگر نیست. نه، منظورم زمان عادیست، زمان روزمره، که به شهادت ساعت دیواری و ساعت مچی ما، منظم میگذرد؛ تیک تاک، تیک تاک. چیزی موجهتر از عقربه ثانیهشمار سراغ دارید؟ و با وجود این، کوچکترین لذت یا کوچکترین درد کافیست تا انعطافپذیری زمان را به ما بیاموزد. برخی هیجانها به زمان شتاب میبخشند، بعضی آن را کُند میکنند؛ و گاه نیز زمان گویی غیبش میزند. (کتاب درک یک پایان – صفحه ۳)
آموزگاران و پدر و مادران بهنحوی آزارنده پیوسته به ما یادآور میشدند که آنها هم روزگاری جوان بودند، از اینرو به آنچه میگویند اطمینان دارند. اصرار میورزیدند که نوجوانی صرفا برههای از زندگیست. این دوره را پشت سر میگذارید؛ زندگی واقعیت و واقعنگری را یادتان میدهد. (کتاب درک یک پایان – صفحه ۱۳)
کتاب درک یک پایان – صفحه ۵۱
من سخت معتقدم که همه ما بهنحوی آسیب میبینیم. چهطور ممکن است نبینیم، مگر اینکه دنیایی از پدران و مادران، خواهران و برادران، همسایگان و دوستانِ بیعیب و نقص داشته باشیم. و بعد میرسیم به مسئلهای که اساس کار است، یعنی واکنش ما در برابر آسیب: آن را اعتراف میکنیم یا پیش خود نگه میداریم، و این در رفتار ما با دیگران چقدر اثر میگذارد؟ بعضیها آسیب را اعتراف میکنند، و سعی میکنند آن را تخفیف دهند، بعضی زندگیشان را وقف یاری به آسیبدیدگان دیگر میکنند؛ و سرانجام هستند کسانی که تمام توانشان را در این راه خرج میکنند که، به هر قیمت شده، دیگر آسیب نبینند. و اینها افراد بیرحمی میشوند که باید مراقبشان بود.
پا که به سن میگذارید، انتظار کمی آسایش دارید، نه؟ فکر میکنید استحقاقش را دارید. به هر حال، من این جور فکر میکردم. ولی بعد میفهمید که زندگی پاداش شایستگی سرش نمیشود. (کتاب درک یک پایان – صفحه ۶۷)
نکته
ظاهرا یکی از تفاوتهای جوانی و سالمندی این است که وقتی جوانیم آیندههای مختلفی برای خود اختراع میکنیم، و وقتی پیر میشویم، گذشتههای مختلفی برای دیگران. (کتاب درک یک پایان – صفحه ۹۲)
هرچه بیشتر میآموزی، کمتر میهراسی. «آموختن» نه به مفهوم تحصیل دانشگاهی، بلکه به معنای شناختن عملی زندگی. (کتاب درک یک پایان – صفحه ۹۴)
گاهی فکر میکنم مقصود زندگی آشتی دادن ماست با مرگ آتی – از طریق فرسایش تدریجی ما، با نشان دادن به ما که زندگی، هر چه هم به درازا بکشد، آن طورها که تعریف میکنند نیست. (کتاب درک یک پایان – صفحه ۱۲۰)
مشخصات کتاب
عنوان: درک یک پایان
موضوع: داستان های انگلسیس قرن 20
نویسنده : جولین بارنز
مترجم : حسن کامشاد
ناشر: نشر نو
قطع: رقعی
سال انتشار: ۱۳۹۶
تعداد چاپ: 7
عرض: ۱۳
ارتفاع: ۱۹.۵
نوع جلد: نرم
تعداد صفحات: ۲۰۶
قیمت: ۲۰۰,۰۰۰ ریال
منبع مدیریت استراتژیک بدن