مقاله

همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی _ در دهه های مختلف زندگی، سوالات اساسی به سراغ ما می آیند که می توانند آرامش روانی ما را به هم بریزند. ۳۰ سالگی، ۴۰ سالگی و ۵۰ سالگی گذارهای مهم زندگی ما هستند که برخی افراد را به بحران های میانه ی عمر دچار می کنند. همه چیز از پرسیدن یک سوال شروع می شود. آیا این زندگی، همانی بود که من می خواستم؟

این سوال ممکن است در ذهن هر کسی در این سنین مطرح شود. اما در هر سنی این سوال ماهیت متفاوتی دارد و رفتارهای متفاوتی را به وجود می آورد.
اگر در میانه زندگی هستید و برای این سئوال، پاسخ مناسبی پیدا نکردید، همراه ما شوید تا به برسی مهم ترین علت های دقیق این موضوع بپردازیم

بحران در چه سنی اتفاق می افتد؟

کسی که خیلی دقیق بحران های میانه عمر زندگی را بررسی کرده است، روان شناس مشهوری به نام لوینسون است. او تمام هم و غمش این بود که آدم تمام عمرش تغییر می کند و نباید وقتی شخصیت کسی را مطالعه می کنیم فقط به کودکی او توجه کنیم. او بزرگسالی را به اوایل بزرگسالی (۱۷ تا ۴۵ سالگی)، اواسط بزرگسالی(۴۰ تا ۶۵ سالگی) و اواخر بزرگسالی ( ۶۰ سالگی تا آخر عمر) تقسیم کرد.

او معتقد بود که وسط دوره اول یک مرحله گذار۳۰ سالگی رخ می دهد، در میان مرحله اول و دوم یک مرحله گذار میانسالی ۴۰ سالگی و وسط مرحله دوم یک مرحله گذار ۵۰ سالگی وجود دارد. او می گفت که این سن ها قراردادی هستند و می توانند چند سال قبل یا چند سال بعد را هم در بر گیرند.برای مثال، بحران ۳۰ سالگی بین ۲۸ تا ۳۲ سالگی رخ می دهد.اما توی این مراحل گذار چه اتفاقی می افتد؟

بحران ۳۰ سالگی

وقتی کسی به ۳۰ سالگی می رسد اغلب ازدواج کرده است، شغل ثابتی به دست آورده و ممکن است بچه ای هم داشته باشد.این آدم ۳۰ ساله که حالا به ثباتی نسبی رسیده است، وقت دارد که به خودش و زندگی اش فکر کند.او که اصلی ترین انتخاب هایش را انجام داده است، از خودش می پرسد: آیا من طالب همین زندگی بودم؟جواب: بله! من کمابیش همین زندگی را می خواستم.

موجب می شود که نه تنها بحرانی پیش نیاید بلکه فرد درباره تعهداتی که به زندگی زناشویی اش دارد، جدی تر عمل کند و به مراحل بعدی زندگی اش رود.اما جواب نه! من باید زندگی تازه ای را تجربه کنم می تواند یک بحران به وجود بیاورد.

اگر آن فرد بحران زده آدم منفعلی باشد، بحران ۳۰ سالگی خودش را به شکل اضطراب یا افسردگی نشان می دهد اما اگر فرد بخواهد مبارزه کند، تغییر شغل ، مشکلات زناشویی و حتی طلاق گزینه هایی است که در ذهن فردی ۳۰ ساله به وجود خواهند آمد. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

بحران ۴۰ سالگی

یونگ می گفت ۴۰ سالگی ظهر زندگی است.یعنی اینکه شما حس می کنید نیمی از عمرتان رفته است و حالا افتاده اید توی سراشیبی مرگ.یعنی اینکه اگر این نصف اول را خراب کرده اید فقط یک نصف دیگر وقت دارید که زندگی تان را آن طور که می خواهید تمام کنید. بحران ۴۰ سالگی می تواند خانواده ای را از هم بپاشد چون که آدم ۴۰ ساله احتمال دارد چند بچه قد و نیم قد در خانه داشته باشد و تعهدات او به زندگی زناشویی و شغلی آن قدر ثبات یافته است که نبودش هم می تواند به ضرر خودش و هم به ضرر خانواده یا محل کارش تمام شود.

البته بحران می تواند خوبی هایی هم داشته باشد. برای مثال، سفر حجی که ناصر خسرو انجام داد و او را از درگیری های ذهنی اش خلاص کرد، نمونه خوبی از حل بحران است.در دوره ما هم کسانی وجود دارند که پس از این بحران دوست دارند جایی را که ندیده اند، ببینند و یا زبانی را که همیشه دوست داشته اند، بیاموزند.اما وقتی که دامنه تغییرات به خانواده و شغل می کشد اغلب بحران ها آسیبب بیشتری دارند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

بحران ۵۰ سالگی

بحران ۵۰ سالگی تفاوت اساسی با بقیه بحران ها دارد. آدم در بحران های دیگر حس می کند که بالاخره فرصتی برای تغییر (حالا چه یکدفعه و چه تدریجی) دارد اما در بحران ۵۰ سالگی آدم حس می کند که مجالش اندک است و زودتر باید یک کاری بکند. آدم ۵۰ ساله حس می کند که دیگر نمی تواند مانند جوان ها به آینده نگاه کند و همسری مهربان، شغلی خوب و شهرت و رفاه را تصور کند.همه آن چیزی که در زندگی می خواسته نصیب یک آدم شود، حالا در ۵۰ سالگی پشت سرش هستند.

در بهترین حالت، ۵۰ ساله ها بیشتر قدر چیزهایی را که دارند، می دانند و دیگر خیلی حرصی برای به دست آوردن بیشتر نمی زنند و به خودشان استراحت می دهند. اما بعضی ها حس می کنند که تا دیر نشده باید کاری کرد.مانند بحران ۴۰ سالگی بازهم عده ای دست به تغییرات مثبت می زنند و برای مثال، می روند سراغ سفر یا یاد گرفتن چیزهای تازه. اما بعضی ها دوست دارند کل زندگی شان را تغییر بدهند. به خصوص اگر اتفاقی ناگوار مانند مرگ یکی از عزیزان یا بیماری جدی بروز کند، فرد ممکن است دست به این تغییرات منفی بزند.

برای مثال، ممکن است بزند زیر همه چیز و با زن جوانی ازدواج کند، شغل خود را عوض کند و یا از همسرش جدا شود.در حالت های منفعلانه تر هم ۵۰ ساله ها ممکن است به الکل و یا اعتیاد پناه آورند و یا نوعی افسردگی جدی را تجربه کنند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

چه کسانی بیشتر مستعد بحران هستند؟

تحقیقاتی که در ۳۰ سال اخیر انجام شده اند، نشان می دهند که بیشتر بزرگسالان بحران های میانسالی را تجربه می کنند.اما چند عامل می تواند این بحران ها را وخیم تر کند و آثار جبران ناپذیری داشته باشد. اولین عامل، نوعی فشار روانی شدید است.برای مثال، یائسگی، رفتن بچه ها از خانه و یا مرگ همسر می تواند استرس زای بزرگی باشد. اما خانواده ای هم که بزرگسالان کودکی شان را در آن گذرانده اند می تواند شدت بحران را پیش بینی کند.

اگر والد هم جنس (یعنی پدر برای مردها و مادر برای زن ها) اغلب آدمی کناره گیر و منزوی بوده است، اگر کلا والدین برای بزرگ کردن فرد هماهنگی نداشته اند، اگر یکی از والدین همیشه مضطرب بوده است واگر فرد با خشونت بزرگ شده باشد، بیشتر احتمال دارد که در بزرگسالی بحران های شدید را تجربه کند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی


همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی در مردان

به نظر می رسد ۴۰ سالگی برای مردان امروز با گذشته بسیار متفاوت است و انتظارات جدیدی كه اطرافیان از مردان دارند، انتقال به دوره میانسالی آنان را بیشتر با مشكل مواجه می كند.
امروزه بحث های زیادی پیرامون «میانسالی مردان» وجود دارد، اما مهم این است كه آغاز میانسالی در مردان با كاهش هورمون تستوسترون همراه می شود، همان گونه كه در زنان نیز در این دوره كاهش هورمون استروژن وجود دارد و گفته می شود كه در اولین مرحله، كاهش این هورمون (تستوسترون در مردان) سطح انرژی بدن، قدرت عضلانی و قدرت جنسی را در آنان كاهش می دهد.

همانطور که اشاره شد، سن میانسالی كه مردان را در معرض آسیب قرار می دهد حدود 55 ـ 35 سالگی عنوان می كنند. متخصصان، اندوهِ ناشی از میانسالی را در مردان به عنوان كاتالیزوری قوی در رشد شخصی آنان می دانند و برخی نیز این دوره را یك فرصت می دانند و معتقدند در این مقطع مردان سوالاتی چون من كیستم؟ به چه چیزی معتقدم؟ و به چه چیزی واقعا علاقه دارم؟ را مطرح می كنند.
همچنین در این دوره تمایلی در مردان وجود دارد كه یونگ آن را «برزخ جنس مخالف» می نامد كه طی آن مردان متكی تر، نیازمندتر و متفكرتر و زنان مستقل تر و پرخاشگرتر می شوند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

مشکلات روان تنی 40 سالگی مردان

می توان گفت دوره میانسالی در مردان زمان پذیرش خود واقعی آنان است در این دوره مردان نیاز به فردی قابل اعتماد دارند كه بتوانند با وی از واقعیت های مربوط به خود صحبت كنند. در اینجا دوستان خوب می توانند بسیار مثمرثمر باشند، هر چند كه مردان در مقایسه با زنان كمتر از هنر ایجاد رابطه دوستانه برخوردارند. در این دوره معمولابرخی از مردان با مشكلات (جسمی ـ روحی) روبه رو می شوند كه در صورت مراقبت نشدن می تواند آنان را با بحران مواجه كند. گفته می شود مردان در سنین میانسالی، عاطفی و وابسته تر می شوند و زنان در همین دوره سنی، شخصیتی مستقل و پرخاشگر پیدا می كنند.

فشارهای روانی در مردان باعث به وجود آمدن علائم (روان ـ تنی) می شود. یعنی فشار روانی یا ذهنی (فكری) باعث اثرات فیزیولوژیكی یا بدنی می شود. بعضی مواقع فشارهای روانی طولانی باعث ایجاد فرسودگی و نقص در اعضای سالم و سیستم های بدن می شود. بعضی موارد نیز فشار روانی باعث می شود كه قسمتی از عضو بیمار روبه وخامت برود مانند زخم معده یا عضوی از بدن آمادگی برای از كار افتادن را پیدا كند مانند نارسایی قلبی كه تحت شرایط فشار روانی به وجود می آید.

در حقیقت علائم روان ـ تنی خیالی نیست ، زخم های معده واقعی است. آسم واقعی است و حملات قلبی نیز واقعی است. برخی از علائم فشار روانی كه مكررا در برخی از مردان دیده می شود، ممكن است به حالتی باشد كه خود مردان نیز به آنها آگاه نباشند، مثلا این علائم ممكن است به صورت حالات روانی مانند حالت تدافعی، افسردگی، بی نظمی، بی اعتنایی، وابستگی و اشكال در تصمیم گیری خود را نشان دهد. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

حالت تدافعی بحران 40 سالگی

حالت تدافعی منعكس كننده انتظارات غیرمنطقی است كه مرد با خود می گوید «مردباش»، افسردگی مردان معمولاناشی از عصبانیت یا از دست دادن حساسیت هاست، تحت فشار روانی مردان از این بابت احساس عصبانیت می كنند كه چرا آنها نتوانسته اند زندگی خود را از تمام جهات و موارد اداره نمایند. برخی از مردان نیز دچار حالت های خشن و تهاجمی می شوند. بسیاری از آنان نیز در این مواقع دوست دارند مورد توجه قرار گیرند و از آنها مراقبت شود، در حالی كه این احساس خود را نیز انكار می كنند و گاه نیز فشار روانی در مردان حتی تصمیم گیری های ساده را نیز دشوار می سازد. با توجه به موارد یادشده…

برای غلبه بر فشارهای روانی لازم است مردان موارد زیر را به یاد داشته باشند:

ـ احساس داشته باشید و سعی كنید احساستان را بیان كنید.

ـ گذشته را از آینده جدا كنید و داستان های قدیمی را دوباره و دوباره زنده نكنید.

ـ با صحبت كردن خود را تخلیه كنید، این امر می تواند جانشین حركات و رفتارهای خشونت آمیزتان شود.

ـ زمانی كه دچار فشار روانی هستید با افرادی مانند همسر، دوستان (زن یا مرد) ، والدین، بچه های بزرگ تر، برادر، خواهر یا همكارتان صحبت كنید؛ كسانی كه فكر می كنید عضوی از شبكه پشتیبانی شما هستند.

ـ اگر در شرایط فشار روانی احساس می كنید كسی نیست كه با او صحبت كنید، پس با یك متخصص حرفه ای صحبت كنید.

ـ روی رفتار دیگران اثر (خوب) بگذارید، تا رفتارهای آنها فشار روانی شما را كاهش دهد نه این كه آن را افزایش دهد.

آیا واقعا مردان جنس قوی تر هستند؟

در پاسخ به این پرسش كه آیا واقعا مردان جنس قوی تر هستند، می توان گفت از نظر بدن و وزن عضلات ممكن است چنین باشد، اما زمانی كه به مقاومت در برابر فشار روانی می رسد، اینچنین نیست. بیشتر اوقات، مردان به علائم و نشانه های مرتبط با فشار روانی شان توجهی نمی كنند و نتایج خطرناك آنها را انكار می كنند. معمولازمانی كه از مردان خواسته می شود در مورد نشانه های جسمی شان در برابر فشارهای روانی سخن بگویند، شاید آنان تنها به چند علامت اشاره كنند، در صورتی كه مردان تحت فشار روانی علائمی را از خود نشان می دهند كه فقط مختص آنهاست و در زنان دیده نمی شود.

از جمله این علائم و امراض فشارخون بالا، كلسترول بالا، حمله قلبی، نارسایی قلبی، زخم های معده (یا روده)، الكلی شدن، اشكالات در نعوظ، انزال پیش رس و انزال با تاخیر زیاد است. علائم جسمی كه در شرایط فشار روانی مرتبا تجربه شده بود، عبارت بود از: سردرد، حالت تهوع، احساس سوزش در ناحیه قلب، دردهای عضلانی خصوصا كمردرد، خشكی دهان، سفت شدن عضلات و دست و پاچلفتگی، احساس سرما و لرزش، تعرق زیاد و تنفس شدید. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

بحران ۴۰ سالگی مردانه

یائسگی مردانه که به آن آندروپوز هم گفته می‌شود با تغییرات هورمونی، فیزیولوژیک و شیمیایی که معمولا در تمام مردان بین سنین ۴۰ تا ۵۵ سالگی رخ می‌دهد، آغاز می‌شود و این تغییرات بر تمام جنبه‌های زندگی یک مرد تاثیر می‌گذارد.

می‌توان گفت: یائسگی مردانه یک وضعیت جسمی است که جنبه‌های روانی، فردی، اجتماعی و روحی متفاوتی دارد. مردان در این دوره شروع به افزایش وزن می‌کنند، توده عضلانی‌شان کاهش می‌یابد، احساس افسردگی و اضطراب می‌کنند، دچار مشکلات خواب می‌شوند، احساس ضعف می‌کنند و بارزتر از همه دچار ناتوانی جنسی می‌شوند.

از دیگر علائم یائسگی در مردان می‌توان به خستگی و بی‌حوصلگی، افزایش تحریک‌پذیری، گرگرفتگی، کاهش حافظه و سطح کارایی، تکرر ادرار بخصوص در شب، یبوست، ریزش مو و وجود درد‌های استخوانی اشاره کرد. یائسگی مردانه که گاهی برای توصیف کاهش میزان تستوسترون با افزایش سن رخ می‌دهد با یائسگی زنانه کاملا متفاوت است.

تفاوت یائسگی مردانه و زنانه

یائسگی زنانه معمولا در ۴۵ تا ۵۵ سالگی رخ می‌دهد، ولی در مردان از سن حتی ۳۰ سالگی به بعد یائسگی در هر زمانی رخ خواهد داد. آغاز آن بسیار تدریجی‌تر از یائسگی در زنان است، اما عوارض طولانی‌مدت آن‌ها شدیدتر است.

تفاوت عمده در نوع حوادث مربوط به یائسگی مردانه و زنانه در نحوه گذار مردان و زنان از این مرحله است. هنگامی که زنان مرحله یائسگی را طی می‌کنند، همه آن‌ها توانایی باروری را از دست می‌دهند، در حالی که مردان یائسه هنوز این توانایی را دارند.

نکته:

در مورد یائسگی مردانه می‌توان گفت: برای آن دسته از مردانی که تلاش می‌کنند جوان بمانند این دوره از زندگی به صورت بحران ظاهر می‌شود، در حالی که برای کسانی که متوجه این نکته شده‌اند تغییرات جسمی، هیجانی و روحی ناشی از این مرحله جهت آماده‌سازی آن‌ها برای مرحله دوم زندگی مفید است. این دوره از زندگی به هیچ عنوان بحران محسوب نمی‌شود. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی


تغییرات روانی در یائسگی مردان

دگرگونی‌های حافظه:

همان‌گونه که با افزایش سن در نیروی فیزیکی مردان کاهش طبیعی ایجاد می‌شود، افتی در عملکرد‌های ذهنی نیز به وجود می‌آید.
این حقیقت که فرآیند‌های ذهنی، اغلب در حال افت هستند هنگامی آشکار می‌شود که مردان متوجه می‌شوند، تصمیم‌گیری‌هایشان به زمان بیشتری نیاز دارد. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

احساس دلتنگی و نارضایتی:

پزشکان به این حالت هیجانی، ملال می‌گویند و آن را با عناوینی، چون تشویش، رنج، نا‌آرامی، بی‌قراری و رخوت توصیف می‌کنند.

اکثر مردانی که این احساسات را تجربه می‌کنند، هرگز در جستجوی کمک نیستند و حتی متوجه نمی‌شوند دلتنگند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

اضطراب و بی‌خوابی:

شاید در زندگی یک مرد اضطراب و سایر نشانه‌های آن مانند سردرد، مشکلات معده و تشویش وجود داشته باشد، اما او ممکن است آن را دست‌کم بگیرد یا انکار کند. معمولا افراد زمانی که مضطرب می‌شوند، اغلب در خوابیدن دچار مشکل می‌شوند. اغلب مردانی که در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگی سالم هستند، ولی در خواب رفتن مشکل دارند یا در طول شب بیدار می‌شوند و قادر به خوابیدن دوباره نیستند، احتمالا از یائسگی مردانه در رنج هستند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

ترس و دلهره:

هنگامی که مردان به میانسالی می‌رسند، ترس از مرگ به افکارشان راه می‌یابد.
آن‌ها ممکن است نگران مرگ والدین، همسر، فرزندان یا خودشان باشند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

بی‌کفایتی:

صرف‌نظر از میزان موفقیت مردان، اغلب آن‌ها در این مرحله از زندگی، احساس یک بازنده را دارند.
آنان اغلب احساس می‌کنند در تمامی جنبه‌های زندگی‌شان شکست خورده‌اند. امور جنسی و توان فیزیکی در حال افت، هسته مرکزی مردانگی‌شان را تضعیف می‌کند.
در این مرحله برخی مردان احساس می‌کنند باید شغل خود را رها کنند یا سرسختانه تصمیم می‌گیرند که تا اوج بروند. بعضی مردان احساس می‌کنند باید به سوی جزیره رویا‌ها بروند تا در آنجا همیشه جوان بمانند و تا ابد شاد زندگی کنند.

دسته دیگر نیز سعی می‌کنند خود را با زحمت به بالای نردبان ترقی بکشانند. تحقیقات بیشتر، رابطه بین تغییرات روان شناختی و هورمونی تاثیرگذار بر مردان در دوره یائسگی را نمایان می‌کند.
به عنوان مثال مشخص شده است سطوح تستوسترون در مرد افسرده افت می‌کند و انگیزه جنسی او کاهش می‌یابد و برعکس هنگام کاهش سطوح تستوسترون که با پیر شدن در مردان اتفاق می‌افتد، آن‌ها را دچار افسردگی کرده و تمایل جنسی‌شان را کم می‌کند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

نکته:

طبق تحقیقات مشخص شده است مردانی که موقعیت اجتماعی بالایی دارند به نسبت مردان با سطوح پایین‌تر تستوسترون، سطح بالاتری از تستوسترون در خون و تجربیات جنسی بیشتری دارند.
همچنین مشخص شده است در مسابقات فوتبال، سطح تستوسترون طرفداران تیم برنده از تستوسترون طرفداران تیم بازنده بالاتر است.

به نظر می‌رسد مقام و موقعیت بالا و موفقیت باعث افزایش تستوسترون می‌گردد و خلاف آن نیز صادق است.
اگر سطوح تستوسترون در مردان حتی مصنوعی بالا برده شود، آن‌ها قاطع‌تر می‌شوند و در جذب شریک جنسی موفق‌تر هستند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی


نشانه‌های بحران چهل سالگی

ـ. ترمیم زخم‌ها و بیماری‌ها در مدت طولانی‌تر
ـ. توانایی کمتر برای فعالیت‌های شدید جسمی مانند دویدن، بلند کردن اشیای سنگین، عدم توانایی در پیاده‌روی بیش از یک کیلومتر، ناتوانی در خم شدن
ـ. احساس چاقی یا اضافه وزن
ـ. مشکل در خواندن نوشته‌های ریز و کوچک

نکته:

مردان اغلب به افسردگی به عنوان یک بیماری زنانه نگریسته و حتی در مواردی که می‌دانند مبتلا به این بیماری هستند، به دنبال درمان آن نیستند. همچنین بیشتر مردان از افسردگی‌شان آگاه نبوده، بنابراین هرگز شانس درمان را نخواهند داشت

ـ. فراموشکاری یا از دست دادن حافظه
ـ. از دست دادن یا نازک شدن مو‌ها
ـ. بی‌قراری، افسردگی، اضطراب و ترس
ـ. عدم توانایی تصمیم‌گیری
ـ. از دست دادن اعتماد به نفس و حس لذت
ـ. احساس تنهایی، عدم جذابیت و دوست داشتنی بودن
ـ. کاهش علاقه به فعالیت جنسی
ـ. افزایش مشکلات ارتباطی و دعوا بر سر مسائل جنسی
ـ. افزایش اضطراب و ترس در مورد تغییرات جنسی

برخی نشانه‌های شایع یائسگی مردانه نیز شامل موارد ذیل است:

بروز خستگی:

مردانی که این دوره را تجـــربه کرده‌اند به خاطر از دست دادن انرژی رنج می‌برند.

بروز افسردگی:

یکی از سخت‌ترین مواردی است که مرد و خانواده‌اش با آن درگیر می‌شوند.

کاهش میل جنسی:

همزمان با کاهش تدریجی تستوسترون رخ می‌دهد و بر بسیاری از جنبه‌های زندگی جنسی مردان تاثیر می‌گذارد.

پیری زودرس:

کاهش تستوسترون می‌تواند منجربه افزایش خطر بروز مشکلات قلبی شود. پژوهش‌ها نشان داده است کاهش تستوسترون یا افزایش استروژن در برخی موارد می‌تواند به عنوان یک نشانگر بیماری‌های قلبی تلقی شود. کاهش سطوح تستوسترون که بر جریان خون اثر می‌گذارد، می‌تواند منجر به سردی دست و پا‌ها در تعدادی از مردان یا گرگرفتگی در برخی دیگر شود. بعلاوه احساس از دست دادن توان و انعطاف‌پذیری به صورت سفتی عضلات و درد‌های منتشره، از نشانه‌های پیری زودرس است. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

مشكلات مربوط به این دوران

اغلب مردان این مشكل را انكار می‌كنند، درباره‌اش با كسی صحبت نمی‌كنند، همسر یا خودشان را سرزنش می‌كنند، كناره‌گیری می‌كنند، اعتماد به نفسشان از بین می‌رود و روابطشان خراب می‌شود. آنچه اغلب وضع را بدتر می‌كند، شرمی است كه بسیاری از مردان احساس می‌كنند. آنها تصور می‌كنند تنها فردی هستند كه دچار این حالت شده‌اند و یقین دارند همراه با این اختلال (جنسی)‌ مردانگی‌شان از دست می‌رود. در واقع، مشكل‌ترین مرحله برای این دسته از مردان، تشخیص مشكل، صحبت كردن با یك فرد قابل اعتماد و طلب كمك هنگام ادامه مشكل است.

این حالت ترس‌ها و تعارض‌هایی را در مردان به وجود می‌آورد، چراكه در بسیاری از مردان این تمایل، تنها مورد باثبات در زندگی‌شان است. آنها ازدواج می‌كنند، بچه‌دار می‌شوند، چاق می‌شوند، دوباره ازدواج می‌كنند و… زندگی‌شان ممكن است دائم در حال تغییر باشد، ولی میل جنسی و عملكرد آن همراه دائمی و بخشی از وجودشان است. زمانی كه این دوست مورد اعتماد نیز آنها را ترك می‌كند، احساس فنا شدن می‌كنند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

افسردگی ناشی از یائسگی مردانه

در واقع افسردگی از شایع‌ترین شكایات یائسگی مردان بوده و ارتباط نزدیكی با كاهش میل و عملكرد جنسی آنان دارد. بیشتر مردان حتی با وجود بروز علائم اصلی افسردگی درونشان هنوز نمی‌توانند خودشان را به عنوان فردی افسرده تلقی كنند. علائم افسردگی در این دوران شامل مواردی چون غمگینی، اندیشیدن در مورد مرگ، كاهش تمركز، احساس بی‌ارزشی، كاهش انرژی، از دست دادن حس لذت در زندگی و افزایش وزن است.

از نكات مهمی كه می‌توان در مورد افسردگی مردان متذكر شد این است كه مردان اغلب به افسردگی به عنوان یك بیماری زنانه نگریسته و حتی در مواردی كه می‌دانند مبتلا به این بیماری هستند، به دنبال درمان آن نیستند. همچنین بیشتر مردان از افسردگی‌شان آگاه نبوده، بنابراین هرگز شانس درمان را نخواهند داشت. از دیگر نكات مهم در مورد افسردگی مردان این است كه این افسردگی اغلب تشخیص داده نمی‌شود، زیرا این بیـماری به صورت عصبانیت مزمن، بی‌قراری و احساس خصومت خود را نشان می‌دهد. همچنین در مردان افسردگی با سرزنش دیگران، همسر، روسا و مسائل اقتصادی بروز می‌كند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

نتیجه:

به طور كلی احساساتی كه مردان در این دوران دارند، اغلب درهم و برهم و آشفته است و در فهم تمایلاتشان دچار اشكال هستند. آنها در این دوره اگر فرزندان نوجوان داشته باشند، تغییرات خودشان، تنش‌های معمول بین والدین و فرزندان را وخیم‌تر می‌كند، بخصوص اگر مانند بسیاری از مردان در حالت انكار این تغییرات باشند.

نکته:

اگر مردان قادر به رویارویی مستقیم با ترس‌های میانسالی خود نباشند، ممكن است احساسات خود را روی پسران و دخترانشان فرافكنی كنند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

راهکار‌های رهایی از بحران 40 سالگی


درباره بحران چهل سالگی زنان بیشتر بدانید

افزایش سن یکی از دغدغه های اصلی خانم هاست که اکثرا همراه با افسردگی و ناامیدی است. بسیاری از زنان چهل سالگی را آغاز دوران تنهایی و افسردگی خود می دانند .آیا چنین برداشتی از چهل سالگی زنان درست است؟

تصورات غلط از چهل سالگی زنان

برای بسیاری از زنان چهل سالگی آغاز دوران تنهایی و افسردگی است، این گروه از زنان زندگی خود را در سراشیبی احساس می کنند و بسیاری از لذت ها را برای خودشان حرام می دانند. حال سؤال اینجاست که تصوراتی از این دست تا چه حد صحت دارد؟

چهل سالگی با آغاز افسردگی یا آغاز لذت واقعی زندگی؟

برخلاف احساس اغلب زنان، چهل سالگی دوران طلایی زندگی آن ها است. بر اساس یافته های به دست آمده از آخرین تحقیقات انجام شده، زنان در پنجمین دهه زندگی خود می توانند شادتر و سلامت تر از هر زمان دیگری باشند و بهترین رابطه جنسی را تجربه کنند. در واقع، خلاف آنچه به نظر می رسد و باور های خود زنان 44 سالگی بهترین سن برای درک لذت واقعی و عمیق از جنبه های مختلف زندگی است.

آن طور که نتایج مطالعات نشان می دهد، چنانچه زنان با دیدی مثبت به استقبال این دهه از زندگیشان بروند، زیبایی جسمی را تجربه خواهند کرد که تا پیش از این ندیده اند. علاوه بر این، شرایط روحی و جسمی آن ها در ایده آل ترین حالت ممکن قرار می گیرد. این در حالی است که تصورات قالبی در خصوص این دهه باعث می شود بسیاری از آن ها چهل سالگی با بروز بیماری های مختلف هم زمان بدانند. به همین خاطر، بسیاری از آن ها انواع و اقسام بیماری های جسمی و روحی به ویژه چاقی و افسردگی را تجربه می کنند. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

رازهای نهفته در چهل سالگی زنان

در مقطع مقابل زنان مثبت اندیشی که در حال سپری کردن این دهه از زندگی هستند ادعا می کنند هیچ گاه بدنشان را به این اندازه دوست نداشته اند. این احساس مثبت باعث می شود بسیاری از آن ها رژیم ورزش و رژیم غذایی سالم را از زندگی خودشان حذف نکنند. بنابراین، آن طور که واضح است، تجربه زنان از چهل سالگی، بستگی به رویکرد آن ها دارد؛ اگر در جستجوی زیبایی ها باشند، این دهه به بهترین و خوش ترین بُرهه زندگی آن ها تبدیل می شود، و در غیر این صورت، تنها خاطره ای تلخ برایشان به جای می گذارد.

زندگی ام به پایان خواهد رسید و من هیچ نکرده ام .
” اما همه اینها منجر به مرگ تدریجی رویاهایم نخواهد شد ”

براساس آمار اعلام شده از سوی مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها، در واقع رویاهای محقق نشده یکی از دلایل ازدیاد خودکشی در سنین بین 45 تا 54 سالگی است. علاوه براین، امروزه زنان در سنین بین 44 تا 55 سالگی در خطر ابتلا به افسردگی هستند و برای اولین بار در تاریخ بشر، زنان از مردان غمگین تر هستند و در اکثر موارد، به دلیل محو شدن زنان در خواسته های دیگران! افسرده و بی انگیزه بودن شما، نه به نفع همکارانتان، نه فرزندان و همسرتان و نه حتی به نفع خودتان است . به همین دلیل شادی شما مقدم بر هر چیز دیگریست. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

چرا بعضی از زنان دچار بحران چهل سالگی می شوند

نگران نباشید، هنوز زمان کافی برای تجربیات جدید دارید!

سفیدی موهایم دوباره نمایان شدند. مهم نیست که تا به حال چند بار آنها را رنگ کرده ام، فردا دوباره رنگشان می کنم، فقط دائما یادآوری می کنند که من دو هفته پیش وارد چهل سالگی شدم .
واقعیت این است که تغییراتی در بدنم در حال وقوع است و سفیدی موهایم که هر دم رخ می نماید آخرین مشکلی است که باید به آن بپردازم. بعد از 40 سالگی، متابولیسم بدن کندتر شده، افزایش وزن طبیعی است (در قسمت های خاصی از بدن)، تراکم استخوان ها کاهش می یابد، قوای جنسی کم شده و احتمالا احساس افسردگی غالب می شود.

نیاز به ماموگرافی دارم و متوجه شدم که روابط زناشویی ام سخت تر خواهد بود. پس تعجبی ندارد که این دوران “بحران میانسالی” نام گرفته است. گرچه هیچ چیز بدتر از این نیست که ببینید توانایی های جسمی شما رو به افول است و زمان برای تجربه خیلی از امور رو به اتمام است. برای مادر شدن، برای رسیدن به اهداف شغلی، برای سفر به دور دنیا!

من همه این چیزها را عملا در زندگی به چشم دیدم. پنج سال قبل را به یاد می آورم که نیمه شب با پریشانی از خواب می پردیم و به این فکر می کردم که به هیچ یک از رویاهایم جامه عمل نپوشاندم. تیک تیک ساعت برایم عذابی همچون شلیک گلوله به گلویم بود. همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

درمان بحران 40 سالگی ( بحران میانسالی )

اگر احساس می کنید که دچار بحران میانسالی شدید یا شریک زندگی تان دچار این بحران شده است. اول از همه باید آگاهی و دانش خوبی نسبت به این موضوع کسب کنید، زمانی که شما افکار و احساستان را یک شخص سوم بی طرف در میان می گذارید که نسبت به شما نه قضاوتی دارد نه سرزنش باعث می شود در شما تخلیه هیجان و احساس اتفاق بیافتد و بتوانید نسبت به تصمیم خود بهتر و کارآمدتر فکر کنید.

افکار و احساسات خود را با قصد و غرض نگاه نکنید. شاید گوشه ای از این افکار، مثبت باشد و شما آن را ندیده باشید همه چیزهایی که شما را دچار بحران میانسالی (بحران 40 سالگی) می کند لزوما بد نیستند. بشرطی که بتوانید هوشمندانه و با آگاهی به موضوع نگاه کنید. مثلا به خودتان بگویید، برای اینکه 40 سالگی ام را جشن بگیرم، فهرستی از 40 کاری را که در قدیم نمی توانستم انجام دهم اما اکنون قادر به انجامشان هستم،

را اینطوری می نویسم:

1- پختن غذایی عالی

2- تدارک فنجان قهوه یا فوق العاده خوش طعم و خوش عطر

3- گفتن حقیقت

4- داشتن رابطه ای سالم

5- توانایی دیدن ضعف ها و نقصان های دیگران

6- توانایی دیدن ضعف ها و نقصان های خودم

7- ماندن در خانه در زمان تعطیلات سال نو

8- پرداخت چک هایم

9- بیرون رفتن از خانه بدون آرایش

10- رفتن نزد پزشک متخصص زنان بدون دستپاچگی و نگرانی

11- رفتن نزد درمانگر بدون احساس خجالت

12- گفتگو با گروهی غریبه

13- خریدن یک ماهی خوب و تازه

14- کنار آمدن با مخالفت ها

15- خواندن کتاب های عرفانی به جای رمان

16- خوشحالی برای موفقیت و شادی دیگران به جای حسادت به آنها

17- نادیده گرفتن مد و پوشیدن آنچه که به نظرم برای اندامم مناسب است.

18- نادیده گرفتن ستاره های هالیوودی

19- نادیده گرفتن نظریه های ناخوشایند و تلخ دیگران

20- فراموش کردن عشق دوران جوانی

21- روی پای خود ایستادن

22- جنگیدن برای کسانی که دوستشان دارم

23- رفتن به کنسرت

24- با تاکسی به خانه رفتن به جای اصرار برای رانندگی

25- در هوایی سرد کلاه بر سر گذاشتن

26- فکر نکردن درباره این موضوع که مردم چه فکر می کنند یا به نظر آنها زیبا هستم یا نه

27- برای فرزندم قهرمان باشم

28- استقلال و عدم وابستگی را به فرزندم نشان دهم.

29- زیبایی واقعی را به فرزندم نشان دهم

30- با سرعت مجاز رانندگی کنم

31- دوستان مسموم کننده را کنار بگذارم

32- پرهیز از هیجانات بیهوده و موارد ناراحت کننده

33- قسم خوردن پیش مادرم

34- استفاده از کرم دور چشم به جای کرم برنزه

35- تمرکز بر انسان های درست و باهوش به جای توجه به زیبا رویان

36- نخریدن چیزهایی که لازم ندارم

37- چشم پوشی از باشگاه و در عوض، رفتن به پیاده روی

نهایتا…

38- دست برداشتن از کمال گرایی

39- کنار گذاشتن توقعات و انتظارات

40- انعطاف پذیری در برابر تغییرات.

و کسی که در حال رشد است می داند که هنوز بهترین ها در راه است. اگر هم افکار منفی در سر دارید، پس از مواجه شدن با افکار منفی و کشف آن ها، سعی کنید از دست این افکار خلاص شوید. با کسب مهارت و مطالعه برای خود در ذهنتان محل امنی بسازید. همیشه سعی کنید برای افکارتان احترام قائل باشید و به آنها بها بدهید.

در مورد مشکلاتی که در رابطه هایتان به وجود آمده صحبت کنید، برای مثال در مورد مشکلات موجود در رابطه زناشویی یا در رابطه والد فرزندی که ناشی از بحران میانسالی است با همسر یا فرزندانتان صحبت کنید و آنان را از این بحران آگاه سازید. و یا می توانید با روان درمانی و دریافت مشاوره روانشناسی برای کاهش استرس و کاهش افکار منفی در صدد حل بحران 40 سالگی برآیید. سالم و تندرست باشید

همه چیز درباره بحران ۴۰ سالگی

منبع مدیریت استراتژیک بدن

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا