زندگی به سبک محرم
زندگی به سبک محرم
زندگی به سبک محرم _ در تقویم دینی در طول سال، کمتر زمانی را خواهید یافت که خالی از واقعه، مناسبت یا برنامه ای باشد و این یعنی زندگی دینی، مملو از عناصر هویت سازی است که در طول سال با انسان همراه است. در این میان، محرم به عنوان اولین ماه سال قمری، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است.
محرم سبکی جدید از زندگی را برای ما به ارمغان می آورد؛ سبکی جدید از برخورد با وقایع و انسانها. زندگی در ماه محرم سبک و سیاق خاص خودش را می طلبد. نمی توان در این ماه همچون ماه های دیگر زندگی کرد.
اولین نشانه ی تغییر سبک زندگی در این ماه، با سیاه پوشیدن مردم، سیاهپوش شدن در و دیوار مساجد و اماکن مقدس آغاز می شود. برپایی مراسم عزاداری، راه افتادن دسته های سینه زنی و زنجیرزنی و … از دیگر اتفاقات ظاهری است که در این ماه سبک زندگی شیعیان را دستخوش تغییر و تحول می کند.
گذشته از تغییرات ظاهری زندگی به سبک محرم ، تغییراتی درونی نیز در لایه های میانی و زیرین رفتار مردم جامعه شکل می گیرد. لایه هایی که به وجود آورنده رفتارهای روئین و سطحی در بستر جامعه هستند. اینکه یک انسان شیعه در این ایام به خود زحمت می دهد و مراسم عزا به پا کرده و از درآمد شخصی خودش در این راه هزینه می کند، نشان از نوعی تفکر و باور در لایه های درونی ذهن او دارد که رفتارهای ظاهری و بیرونی او را معنا می بخشد.
سبک زندگی محرم
چنین تغییراتی نشان دهنده این مطلب است که محرم نه تنها در اعمال ظاهری ما، بلکه در تفکر و نگرش ما نسبت به محیط پیرامونمان نیز تحول ایجاد می کند. تهیه غذای نذری و توزیع آن میان مردم عزادار نشانه ای از نوعدوستی و احترام به دیگر انسانهاست که در قالب محبت اهل بیت علیهم السلام و امام حسین علیه السلام بطور خاص بروز و ظهور می یابد.
در ماه های خاص مذهبی، جامعه از نظر تعاملات اجتماعی دچار تغییر و تحول می شود. در ماه محرم، صفر (اربعین)، و به ویژه ماه رمضان شاهد کاهش جدی و محسوس جرم و جنایت در جامعه هستیم. این تغییر رفتاری ناشی از تغییر نگرش و سبک زندگی تمامی افرادی است که با درجات مختلف دین مداری، با مسئله ای دینی مواجه می شوند و رفتارهای صحیح دینی برای آنها یادآوری می شود.
برپایی مراسم عزا در ماه محرم و صرف هزینه، اطعام به هم نوعان، کاهش جرائم و … نشان می دهند که محرم نه تنها در اعمال ظاهری ما، بلکه در تفکر و نگرش ما نسبت به محیط پیرامونمان نیز تحول ایجاد می کند.
هر قدر میزان توجه به معارف دینی و رفتارهای الگو، در مراسم های مذهبی بیشتر باشد، میزان تأثیرپذیری و تغییر رفتار در جامعه بیشتر و مشهودتر خواهد بود. اگر افراد جامعه در ماه محرم علاوه بر توجه به مصیبت های وارده به خاندان عترت و طهارت، به ارزش ها و آرمانهایی که امام حسین علیه السلام به خاطر آنها شهید شد، سوق داده شوند، رفتارهایشان بهتر و دقیق تر با سبک زندگی دینی منطبق می شود. زندگی به سبک محرم
تطبیقی برخی از رفتارهای فعلی ما بر اساس سبک زندگی حسینی
در اینجا به تطبیقی برخی از رفتارهای فعلی ما بر اساس سبک زندگی حسینی می پردازیم. امام حسین علیه السلام فرموده اند که برای مبارزه با ظلم و جور قیام فرموده اند. قیام علیه ظلم و جور به معنای منفور و منکر بودن ظلم است. اعلام علنی چنین مطلبی لاجرم باید همراه با رفتار عادلانه و به دور از ظلم باشد. اگر بخواهیم از این مشی و روش برای زندگی امروزی خود الگو بگیریم، باید دقت کنیم تا در لحظه لحظه زندگی خود دچار ظلم نشویم؛ به ویژه اگر در ماه محرم باشیم.
با این نگاه دیگر نباید شاهد رفتارهای به ظاهر مذهبی و در باطن ظالمانه از طرف برخی از دینداران باشیم. برای مثال به نمونه ای از این رفتارهای متناقض اشاره می کنم:
تمیز نگه داشتن محیط اجتماعی وظیفه همگانی اقشار مختلف جامعه است؛ همچنین عدم سدّ معابر عمومی اعم از پیاده رو و خیابان ها نیز از وظایف هر شهروندی به شمار می آید. از طرفی ایستگاه های صلواتی که به مناسبت ماه محرم برپا می شود، زمینه ساز نوعی ترافیک و سدّ معبر و در برخی مواقع آلوده شدن محیط اجتماعی به انواع ظروف یکبار مصرف است.
…
اگر در فرآیند برگزاری مراسم ماه محرم، افراد دیندار به این معرفت دست یابند که ظلم، بد و منفور است و نباید به دیگران ظلم کرد، به هیچ عنوان برپایی این ایستگاه ها باعث سدّ معبر نخواهد شد و آلودگی محیط را به همراه نخواهد داشت؛ و همگی متوجه خواهند بود که آلودگی محیط، ظلم به مسئولین نظافت شهری به ویژه پاکبان های محترم است. همچنین سدّ معابر عمومی، تضییع وقت و انرژی مردم را در پی داشته و ظلم به آنهاست.
بله، زندگی به سبک محرم عاری از هرگونه ظلم و تجاوز به حقوق دیگران است و این نکته باید در تمامی شئون افراد دیندار جامعه نمود یابد. زندگی به سبک محرم
مسئولیت پذیری و دغدغه مندی نسبت به آحاد افراد جامعه
یکی دیگر از معارف مهم قابل دریافت از محرم و قیام اباعبدالله علیه السلام، مسئولیت پذیری و دغدغه مندی نسبت به آحاد افراد جامعه است. اگر این نگرش در تفکر انسان عزادار نهادینه شود، در رفتار او تغییری محسوس را شاهد خواهیم بود.
انسان مسئول و دغدغه مند، وظیفه خود در قبال مردم را به خاطر منافع شخصی فراموش نمی کند و آن را زیر پا نمی گذارد، بنابراین در سبک پاسخگویی و رفع مشکل ارباب رجوع، تغییری محسوس مشاهده خواهد شد و دیگر هیچ انسانی از مشکلات اداری و عدم پیشرفت کاری در این ادارات نخواهد نالید.
همچنین سبک تولید کالا، سبک فروش و ارائه خدمات، سبک آموزش معلمان، سبک تجارت و فعالیت های اقتصادی، همه و همه تغییری شگرف خواهد کرد و به سمت مسئولیت پذیری نسبت به برادران دینی و همنوعان پیش خواهد رفت.
یکی دیگر از بسترهایی که بی تفاوت نبودن به همنوع در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، سیستم درمان و سلامت کشور است. فرض کنید اگر کسی در خیابانی تصادف کند و یا دچار حادثه ای شود و افراد جامعه نسبت به او بی تفاوت باشند، چه فاجعه ای در جامعه رخ خواهد داد. زندگی به سبک محرم ما را به توجه به هم نوعان و مسئولیت پذیری سوق می دهد؛ سبک زندگی دینی با الگو از سیره امام حسین علیه السلام بی تفاوتی را از جامعه ریشه کن خواهد کرد و زمینه رشد سلامت و درمان جامعه و نجات جان انسان های بیشماری را فراهم خواهد کرد. زندگی به سبک محرم
خلاصه
آنچه ذکر شد را می توان به طور خلاصه چنین بیان نمود که محرم به عنوان یک سلسله معارف به هم پیوسته در دو لایه زیرین نگرش و لایه روئین رفتار و عملکرد، بروز و ظهور داشته و سبک زندگی دینداران را دچار تغییر می کند. این تغییر آنگاه که در نگرش و به تبع آن در رفتار انسانها شکل بگیرد، جامعه را عاری از هرگونه ظلم، بی تفاوتی و بی مسئولیتی نموده و انسان های دیندار را به انسان هایی مسئولیت پذیر، دغدغه مند و مفید برای جامعه تبدیل خواهد کرد. زندگی به سبک محرم
محرم یک سبک زندگی است
محرم را بهسادگی نمیتوان توصیف كرد. اگرچه در كنار محرم بسیار چیزها میتوان دید؛ از رفتارهای افراطی گرفته در همه چیز (در تعبیرات غلوآمیز، در چشم و هم چشمی ایرانی، در رقابت منفی دستهها، در گرفتن غذا، در آلودگی محیط شهری، در سر و صدای به پا شده از بلندگوهای بزرگ و بدقواره و…) كه خاطر محرمدوستان را مكدر میكند تا تلاش عدهای كه میكوشند نام «كارناوال دینی» بر آن نهند؛ نامی كه بیشتر با جامعه غربی سازگار است تا جامعه ما و متأسفانه گهگاه جامعهشناسان و جامعه روشنفكری هم در این توصیف نه چندان بجا مقصر است.
محرم باوجود همه اینها باز هم دریایی است كه همهچیز را در خود هضم میكند و اجازه نمیدهد ساحتش لوث شود. محرم را باید از چشم روح مردم دید تا بتوان به ظرفیت عظیم آن پی برد.
سبک زندگی محرم
جامعه بزرگ و در حال رشد ما بدون شك با مخاطرات بسیاری روبهرو است؛ از تنوع عقاید گرفته تا ورود اندیشهها و سبكهای جدید زندگی. این مخاطرات را تنها با اكسیرهایی چون محرم میتوان درمان كرد.
تعابیر نباید ما را از حقیقتی كه مردم به آن معتقدند و از آن جواب هم میگیرند، دور كند. كسی كه نذر میكند و جوابش را میگیرد، كسی كه تكه پارچهای به جا مانده از خیمه سوخته را همچون پرده خانه خدا عزیز میدارد، به چیزی معتقد است كه تعبیر كارناوالی شدن نهتنها برای آن جایز نیست، بلكه ماهیت آن را دگرگون میكند.
محرم فرصتی برای پالایش مجدد جامعه ماست كه درگیر بسیاری از مسائل روزمره است؛ از مشكلات اقتصادی گرفته تا مسائل اخلاقی؛ از آسیبهای اجتماعی گرفته تا تعارضهای سنت و مدرنیته كه همگان به آن اشاره میكنند ولی چه باید كرد؟ آیا با نام گذاشتن بر مناسكی كه حیات ما در آن است آن را به چیزی دیگر تبدیل نمیكنیم؟
محرم را محرم بنامیم
چشم را نباید بر پدیدههای كناری محرم ببندیم بلكه باید آنها را اصلاح كنیم اما اگر با دست خود آن را چیزی بنامیم كه دیگر به جایش نیاوریم، همهچیز را از دست دادهایم.
غربزدگی تنها در میل به غرب و سبك زندگی آن نیست؛ غربزدگی در نامیدن چیزهایی است كه دیگر نمیتوانیم جایگزینی برایشان داشته باشیم. بگذارید محرم را همان محرم بنامیم. بگذارید محرم همچون یك سبك زندگی باقی بماند كه البته ناهمواریهایی در كنارش رشد كرده است.
كشف ظرفیتهای محرم تنها به یك نگاه «همدلانه» نیاز دارد؛ نگاهی كه ما از پدیدهها و جنبههای زندگی خودمان دریغ میكنیم. منشأ بسیاری از خردهگیریها درباره «آنچه خود داریم» از همین جا ناشی میشود. مگر جوامع دیگر با پدیدههای برآمده از تاریخ و سنت خود چه كردند كه ما نباید بكنیم؟ نفی آنچه داریم تنها ما را به بیراهه میبرد و تنها راهی كه داریم پالایش بیشتر و بیشتر سنتهایی است كه داریم. محرم را محرم بنامیم و از آن بهعنوان یك سبك زندگی یاد كنیم. زندگی به سبک محرم
اوج محرم و حضیض زندگی
و در پایان باید گفت، درست است که با کسی که هیئت میرود باید احکام و اخلاق اسلامی را رعایت کند سخن گفت، اما آیا همین کافی است؟ آری اگر با سخن گفتن از لزوم رعایت اخلاق و احکام اسلامی پس و پیش از هیئت این اتفاق میافتاد، شاید همین کافی بود. آنهم فقط شاید. اما میدانیم که چنین نیست.
از نسبتهای ظاهری که بگذریم، راهی دیگر هم در پیش است و آن توجه به معارف عاشورا است. معارف اصلی عاشورا را در مقابل خود بنهیم و از لزوم توجه به آن در زندگی سخن بگوییم.
مثلا عدالت، جهاد یا حماسه را به عنوان مولفههایی از محرم در نظر آوریم و بعد تأکید کنیم که انسان باید در همهی ساعات زندگی خود، نه فقط در زمان حضور در هیئت، متوجه و متذکر به این اصول باشد و همواره سعی کند که بر طریق عدالت مشی نماید و روحی حماسی داشته باشد.
انسان باید در پرتو ارتباط با محرم اهل جهاد در همهی زوایای زندگی فردی و اجتماعی باشد و بزرگواری و آرمانخواهی را از عاشورا درس بگیرد. درسهایی از ایندست در واقعهی کربلا بسیارند.
سبک زندگی یا اخلاق…!؟
این نوع مواجهه البته راهی درست و ارزشمند است، اما با سبک زندگی بیارتباط است. این نوع بیان به مرتبهی بالاتری مثل اخلاق تعلق دارد. یعنی اگر در خصوص درسهای اخلاقی عاشورا سخن بگوییم، مطالبی از قبیل آنچه گذشت، بسیار بجاست. اما ما درخصوص سبک زندگی سخن میگوییم.
انسان مراتبی متفاوت دارد. هر انسانی در یک مرتبهی خود با امور مادی و گیاهی و حیوانی مواجه است؛ در مرتبهی دیگر با اموری مثل احساسات و عواطف درگیر است؛ آدمی در عالم خیال سیری دارد؛ بسیاری با موضوعات اخلاقی درگیر شدهاند و برخی در دنیای اندیشه مشغولاند و گروهی نیز از وادی فکر گذر کرده و به عالم ذکر وارد شدهاند.
سبک زندگی، ساحت اصلی جامعهای است که در مقابل عینیترین امور حیاتی، منفعل است
فلاسفه، عرفا و علمای اخلاق مراتب مختلف برای انسانگفتهاند که ما از هر کدام به نمونهای اشاره کردیم و اکنون درصدد بیان آن مراتب نیستیم. آنچه برای ما مهم است این است که انسان بسته به مقامی که دارد، در یکی از این مراتب مستقر میشود.
استقرار در یک مرتبه به معنای راه نداشتن به سایر مراتب نیست. البته چنین هم نیست که انسان در هر مقامی به همه مراتب راه داشته باشد. آنچه مسلم است این است که فردی در مراتب بالاتر، بر مراتب پایینتر اشراف دارد.
حماسی زندگی کردن چه اقتضائاتی در شکل زندگی دارد؟
انسانی که تمام فکر و ذکرش علم است، سایر شئون زندگی او تابعی از مشغولیتهای علمی اوست. کسی که اهل اندیشه و اعتقادات فکری است، بر محور عقایدش سیر میکند و سایر ابعاد زندگیش را بر آن محور سامان میدهد. انسانی که در سطح امور اخلاقی است همینطور. انسانی که در دنیای عشق غوطهور است، علم و اخلاق و فکر و ذکر و خوردن و خوابیدنش تابعی است از شور عشقش. و آنکه اهل پرستش است نیز چنین است.
مرتبه البته با جهت متفاوت است. کسی ممکن است در مرتبهی پرستش باشد، اما بت بپرستد. کسی در شور عشق بسوزد، اما عشقی غیرحقیقی.
آنچه اکنون درصدد بیانش هستیم آن است که مسائل و مفاهیم و موضوعات و زبان انسان، متعلق به مرتبهای متناسب با مرتبهی خود او است. با کسی که اهل پرستش باشد از پرستش میتوان سخن گفت. حال ممکن است این سخن آن باشد که بت نپرست و خدا را بپرست. انسانی که اهل خوردن باشد باید به او گفت سیب حرام نخور تا از گلابیهای بهشت بخوری.
جوامع نیز چنیناند. با هر جامعهای با زبان متناسب با مقام و مرتبهی جامعه میتوان سخن گفت. اگر جامعهای مستقر در مرتبهی اخلاق باشد، میتوان به آنها گفت که آنچه را شما شجاعت پنداشتهاید و بر آن افتخار میکنید، حماقت است. یا آنچه را شما جوانمردی و قومدوستی میدانید، عصبیت است. اما با جامعهای که اساسا موضوعات درگیرش موضوعات اخلاقی نیست، نمیتوان با این زبان سخن گفت.
…
جامعهای دیگر، ممکن است در ساحت علم روزگار بگذراند. میتوان با آن جامعه از ضدیت علمش با حقیقت سخن گفت. میشود گفت آن چه را علم میدانید، الهامات شیطان است. اما جامعهای که اهل این مراتب نباشد را نمیتوان در این سطوح مشغول کرد و به فکر واداشت.
اگر طب در جامعهای مهم باشد، معجزهبرای آن جامعه «ابری الاکمه والابرص واحیی الموتی باذن الله» کارگر میافتد. اما اگر جامعهای به حالتی رسیده بود که شهری تمیز و شکیل ساختن و بهداشت کامل داشتن و ظاهر شکیل پرداختن و زیبا پوشیدن و خوشاندام بودن و بسیار تفریح کردن و متنوع دیدن و مرکب پرسرعت سوار شدن و در خانهی مجلل نشستن و … مهمترین موضوع باشد، با زبان دیگری جز زبان همین امور نمیتوان با آنان سخن گفت. زندگی به سبک محرم
شکلها و سازوکارهای هماهنگ با فداکاری کدامند؟
تعداد فراوانی از جوانان ما در همان سالهای اول انقلاب با عقاید انحرافی به هلاکت افتادند. اما اکنون دیگر کسی با عقاید انحرافی به هلاکت نمیافتد، دیگر عقیده به آن معنایش موضوع جوانان نیست. کسی که عقاید انحرافی دارد، چندان هم با کسی که عقاید صحیح دارد، متفاوت نیست. عقیده دیگر جدی نیست. مشغولیت اصلی جامعه عقیده نیست.
همهی این توضیحات برای آن بود که بگوییم سخن گفتن از درسهای اخلاقی عاشورا برای جامعه و افرادی کارگر میافتد که در مرتبهی اخلاق مستقر باشند. به هر حال در سبک زندگی از نازلترین مراتب سخن میگوییم و سخن گفتن از اخلاق عاشورایی مرتبهای بالاتر از بحث کنونی دارد.
سبک زندگی ساحت اصلی جامعهای است که در مقابل عینیترین امور حیاتی منفعل است. البته لایهی عینی حیات بسیار مهم است. اما مهم و مؤثر بودن یک امر، سخنی است؛ و مرتبهی استقرار بودنش سخنی دیگر. زندگی به سبک محرم
شکل زندگی متناسب با معارف عاشورا
با این توصیف باید به شکلها روکنیم و بگوییم شکل زندگی متناسب با معارف عاشورا چه شکلی است. مثلاً بپرسیم حماسی زندگی کردن چه اقتضائاتی در شکل زندگی دارد؟ شکلها و سازوکارهای هماهنگ با فداکاری کدامند؟ کدام شیوهها در زندگی ما با آرمانخواهی متعارض است. باز هم به عنوان مثال، آیا در جامعهای که کارمندی به شکل کنونی، شغلی رایج است، افراد آرمانخواه بار میآیند؟
این نیز یک نوع طرح بحث سبک زندگی در نسبت با محرم است. یقیناً مواجههبه اَشکال دیگر هم ممکن است. اما باید دید کدام مواجهه هماهنگ با معارف عاشور است. یعنی بر اساس معارف عاشورا، در بحث از نسبت عاشورا و سبک زندگی، از چه باید سخن گفت؟
زندگی به سبک محرم