مقاله

لاغری و مازوخیسم

لاغری و مازوخیسم

لاغری و مازوخیسم  _ انحراف مازوخیسم نقطه‌ مقابل سادیسم یا دیگر آزاری است. یک فرد سادیستیک از آزار واذیت کردن دیگران لذت می‌برد، اما یک انسان مبتلا به “مازوخیسم” از عذاب و شکنجه ای که خودش متحمل می‌شود لذت کسب می‌کند. افرادی که به این نوع انحراف مبتلا هستند بشدت تمایل دارند که چه به وسیله‌ خود و چه از طرف دیگران، آزار ببینند یا حتی شکنجه شوند. کامیابی روانی این بیماران، جز با زجر و آزار دیدن حاصل نمی‌شود.

مقدمه لاغری و مازوخیسم

احتمالا با مواردی روبرو شده اید که فرد به وضوح به گونه‌ای عمل می‌کند که به ضررش است. یا کودکی که رفتاری را آنقدر تکرار می‌کند تا والدینش عصبانی شوند و او را بزنند. در واقع، در بسیاری از این موارد وقتی با فرد صحبت می‌کنید، می‌گوید خودم هم می‌دانم نتیجه‌ی رفتارم چیست، ولی نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم.

به عبارتی به نظر می‌رسد نیرویی در وجود این افراد آنها را مجبور می‌کند تا بر علیه خود عمل کنند. این را در اشکال مختلف می‌توانیم مشاهده کنیم که شاید شدیدترین آنها افرادی هستند که اقدام به بریدن دست خود با تیغ (خودزنی) می‌کنند و در اشکال خفیف‌تر باید به اعتیاد به مواد و سیگار و بدتر از همه به غذا و شیرینی و حتی رابطه جنسی خشن اشاره کرد.

برخی از این افراد در زندگی به دنبال کسانی هستند که دیگران را آزار می‌دهند یا به زبان علمی سادیسم دارند. شاید برای ما عجیب باشد که زنی هر روز توسط همسرش ضرب و شتم می‌شود، ضمن آنکه همسرش کار هم نمی‌کند و خودِ زن نان‌آور خانه است، ولی همواره ذکر می‌کند که عاشق همسرش است و نمی‌تواند از او جدا شود. در همه‌ی این موارد ما با موضوع مازوخیسم (خودآزاری) مواجهیم. لاغری و مازوخیسم

دیدگاه‌های روان‌کاوی مازوخسیم

بر طبق دیدگاه‌های روان‌کاوی، انسان‌ها همواره در حال تکرار دوران کودکی خود هستند و به طریقی روابطی که در دوران کودکی تجربه کرده اند را بازسازی می‌کنند. در واقع، افراد خودآزار (مازوخیسم) را باید کسانی دانست که در دوران کودکی به گونه‌یی مورد بدرفتاری قرار گرفته اند.

دختری را در نظر بگیرید که دوران کودکی خود را در خانه‌یی گذرانده که پدرش معتاد بوده و همواره مشکل مادی داشته اند. برای تکرار این سناریو چه شوهری بهتر از یک مرد معتاد. جالب است که این افراد می‌گویند از کودکی من شانس نداشتم، غافل از آن‌که خودشان نقش موثری در انتخاب این همسر داشته اند.

به عبارتی، محیط آشنای اعتیاد و فقر برای او مطبوع‌تر از محیط‌های جدید است. البته پُرواضح است که این انتخاب به گونه‌ای کاملا ناخوداگاه انجام می‌شود و فرد فقط بعد از روان‌درمانی است که می‌تواند متوجه رفتار خود شود. به همین ترتیب میتوان کودکان چاقی را در نظر گرفت که والدین چاقی دارند و همیشه اظهار می کنند که چاقی ما ژنتیکی است… لاغری و مازوخیسم

دلایل دیگر مازوخیسم

یکی دیگر از دلایل این رفتار را آن می‌دانند که برای کودک درد کشیدن مطلوب‌تر از بی‌توجهی است؛ یعنی کودکی که احساس بی‌توجهی می‌کند ممکن است خود را در معرض خشونت و ضرب و شتم هم قرار دهد، تا مورد توجه قرار گیرد.

از طرفی وقتی کودک (یا بزرگسالی که هنوز از نظر روانشناختی کودک است) رفتارهای خودتخریب‌گرانه انجام می‌دهد، والدین و اطرافیان خود را متقاعد می‌کند که باید مراقب او باشند وگرنه او به خود آسیب خواهد زد. به این طریق هم توجه دیگران را به خود جلب می‎کند و هم مانع از بروز اضطراب جدایی در خود می‌شود. مثل کودکانی که رفتار آنورکسیا یا بولومیا را در رژیم غذایی خود برای لاغری و کاهش وزن، یا ترس از چاقی دنبال می کنند.

هم‌چنین باید به این موضوع نیز توجه داشت که فرد با طراحی موارد فوق به گونه‌ای ناخودآگاه خود را در موقعیت یک فرد مظلوم نیز می‌نشانَد. در این شرایط هرگونه اشتباه نیز به افراد دیگر فرافکنی شده و او کمتر به اشتباهات خودش فکر می‌کند. طوریکه ظاهرا فکر کردن در مورد اشتباهات خودش خیلی دردناک است.

هم‌چنین با قرار دادن خود در این وضعیت به دیگران این پیام را می‌دهد که من خیلی شرایط بدی دارم. لطفا نه تنها به من ظلم نکنید بلکه به فکرم هم باشید! لاغری و مازوخیسم

علت تقویت مازوخیسم

یکی از دلایلی که می‌تواند زمینه‌ی مازوخیسم را در کودک تقویت کند زمانی است که به دلایلی کودک مجبور می‌شود در کودکی شرایط سختی را تحمل کند، مثلا مادری بیمار دارد و سال‌ها از او مراقبت کرده است. معمولا اطرافیان این رفتار کودک را مورد تشویق قرار می‌دهند و او به این باور می‌رسد که برای دوست داشته شدن توسط دیگران باید خود را فدا کرد. این فرد ممکن است در بزرگسالی هم موقعیت‌هایی را برای خود خلق کند که بتواند همان نقش فداکار قبلی را اجرا نماید، مثلا با فردی معلول ازدواج می‌کند و خود را از بسیاری از لذتها محروم نگه می‌دارد. یا با خوردن دستپخت مادر خود، و عدم مدیریت کردن بدن یا وزنش، سعی در جلب خشنودی وی دارد.

متاسفانه این رفتارها در بسیاری از سیستم‌های مذهبی و اخلاقی ارج نهاده شده است. از آن جهت متاسفانه می‌گویم که همه انسان‌ها حاضر به این نوع فداکاری نیستند، بلکه فقط کسانی این کارها را انجام می‌دهند که زمینه‌ی شخصیتی مناسبی دارند. به عبارتی، شاید این انتخاب اصلی آنها نباشد و نوعی اجبار ناخواسته در کنار تشویق دیگران آنها را به این سمت سوق می‌دهد.

نکته:

البته باید به این نکته توجه داشت که در بسیاری از شرایط تا حدی مازوخیسم طبیعی است. معمولا مادران به خصوص در سال‌های کودکی فرزندان‌شان، از بسیاری لذات خود چشم می‌پوشند تا به هدف والاتری دست یابند، ولی اگر همین مادر زمانی که کودکش دیگر نیاز به او ندارد بخواهد خود را فدای فرزندش کند باید به دیده‌ی شک به قضیه نگریست. یا پرستاری که ساعت‌ها بیش از زمان موظفی خود در بیمارستان می‌ماند با توجیه این‌که بیماران به من نیاز دارند، حال آن‌که وظایف او را بقیه پرستاران نیز می‌توانند انجام دهند.

همچنین موارد زیادی داریم که فرد حاضر است برای دستیابی به اهداف والای اجتماعی خود را فدای دیگران کند. به عنوان مثال می‌توان به مهاتما گاندی و مادر ترزا اشاره نمود. در این موارد یا مورد مادر در سال‌های اول زندگی کودک نباید قضیه را مرضی نگاه کرد. لاغری و مازوخیسم

روش درمان مازوخیسم

متاسفانه خودآزاری ریشه‌ی عمیق در شخصیت فرد دارد و قرار نیست با نصیحت تغییر کند. در واقع، این افراد خودشان ممکن است متوجه‌ی رفتار خود نباشند. بنابراین در صورتی که حاضر به درمان شوند بسیار خوب است. در غیر این صورت، شما به عنوان اطرافیان این فرد باید تغییراتی در رفتار خود بدهید تا مانع از تداوم این رفتار حداقل در رابطه با خودتان شوید. به عبارتی، باید بازی‌های این افراد را بشناسید و از این بازی‌ها فرار کنید:

• این افراد به گونه‌ی ماهرانه اطرافیان خود را متقاعد می‌کنند که” من ناتوانم،از من مراقبت کنید”. شما نباید وارد این بازی شوید، بلکه باید به او به چشم فردی توانمند نگاه کنید.

• این افراد دیگران را وادار می‌کنند که همانند خودشان نیازهای دیگران را در اولویت قرار دهند. به عبارتی بدون آن‌که بخواهید شما هم مازوخیست می‌شوید. در این‌جا نیز باید توجه داشته باشید که نیازهای خودتان را فراموش نکنید. اگر به نیازهای خود پشت کنید در واقع به آنها پیام داده اید که کارشان درست است.

درمان مازوخیسم

• این افراد هراس از جدایی دارند. بنابراین زمانی که می‌خواهید از آنها جداشوید شما را سرزنش کرده و در شما احساس گناه ایجاد می‌کنند. در این‌جا نیز باید توجه داشته باشید که ماندن در کنار آنها به نفع‌شان نیست و احساس ناتوانی آنها در تحمل دوری را تقویت می‌کند.

• این افراد گاهی نیاز به کسانی دارند که آنها را اذیت کنند. مواظب باشید شما را تبدیل به اذیت‌گر نکنند. این فرایند بسیار ظریف رخ می‌دهد. مثلا آنقدر در رابطه با شما اذیت می‌کنند تا آنها را طرد کنید و بعد نقش مظلوم را ایفا نمایند.

• باید با فرد به گونه‌ای رفتار کنید که مسئولیت رفتارش به عهده خودش باشد؛ یعنی اگر تهدید به خودزنی یا خودکشی کند به جای آن‌که بیشتر مراقبش باشید، باید او را متوجه کنید که خودکشی چه مشکلاتی می‌تواند برایش ایجاد کند و بهتر است قبل از خودکشی برای آن مشکلات برنامه‌ای داشته باشد مثلا این‌که: باید به فکر یکی باشی که بعد از مرگت از فرزندانت نگهداری کند! البته این صحبت در مورد بیماران افسرده که از خودکشی صحبت می‌کنند، نیست. چون در افراد افسرده با صحبت فوق بیمار را ممکن است به سمت خودکشی سوق دهید! لاغری و مازوخیسم

انواع مازوخیسم

انحراف مازوخیسم را از نظر شدت و ضعف به سه دسته تقسیم كرده اند:

مازوخیسم روانی

مازوخیسم روانی حالتی است که در زندگی عادی مردم دیده می‌شود. بعضی افراد در زندگی، خود را از هر لحاظ در اختیار فرد محبوب خویش قرار می‌دهند و هر نوع خفتی را که از طرف وی به آنها تحمیل شود، می‌پذیرند. اگر روابط از مرز تجاوز کند و جنبه‌ ارباب و غلامی پیدا کند و یکی از طرفین تا حدی که برده‌ای از اربابش اطاعت و فرمان‌برداری می‌کند، بنده‌وار خواست‌های طرف مقابلش را اجابت کند، می‌توان گفت که به انحراف مازوخیسم روانی دچار شده است.

مبتلایان به این نوع مازوخیسم، جز دشنام و خفت و خواری چیزی نمی‌طلبند و زخم زبان، اهانت و ناسزا آنها را به اوج می‌رساند. مازوخیست‌های روانی، تا زمانی که از کسی دشنام نشنیده‌اند یا شخصی آنها را تحقیر نکرده است، ناراحت و ناآرامند. بسیاری از زنان جوان و تحصیل‌کرده و برومندی که با مردانی به مراتب پست‌تر از خود ازدواج می‌کنند مبتلا به مازوخیسم روانی هستند. این زنان در برابر قوی‌ هیکل بودن مرد که صفتی به اصطلاح بارز به شمار می‌رود، کلیه‌ معایب و نقایص اخلاقی و ذاتی او را بسادگی نادیده می‌گیرند.

به طورکلی می توان گفت که منحرف مازوخیست، یک انسان خفت‌طلب و اهانت‌جو است و به هر ترتیبی که بتواند خود را به دیگری تسلیم می‌کند تا تمایلات روانی خود را اقناع کند. لاغری و مازوخیسم

مازوخیسم احساساتی

بعضی از افراد مبتلا به مازوخیسم که معمولأ کمرو، نادان و بی‌سواد هم هستند، از آشکار شدن انحراف خویش خودداری می‌کنند و به درون خود پناه می‌برند. این افراد می کوشند با تجسم صحنه‌های مختلف مازوخیسم از راه فکر و خیال، تمایلات غیر‌ عادی خود را نشان دهند. این دسته از منحرفان را مازوخیست های احساساتی و انحراف آنها را مازوخیسم احساساتی گویند.

اگر احساساتی را که در فرد به خودآزاری منجر می‌شود با هم جمع کنیم در نهایت به عقده‌های پنهان او می‌رسیم، در واقع می‌توان گفت عموماً خودآزاری نتیجه یک ناتوانی برای پیروزی بر دردهای روانی عمیق با روش‌ها سالم و نرمال است. برای نمونه فردی ممکن است شرایط سختی برای بیان، درک و متعادل کردن احساساتش پشت سر گذاشته باشد، در این صورت درد فیزیکی حواس او را از دردهای عاطفی پرت می‌کند یا کمک می‌کند بر احساساتش کنترل داشته باشد. هم‌چنین فرد دیگری ممکن است احساس کند دائماً کرخت است یا از خودش و جهان اطرافش دور است، از همین‌رو با خودآزاری احساساتش را بیدار می‌کند. لاغری و مازوخیسم

مازوخیسم فیزیولوژیک

مازوخیسم فیزیولوژیک که حادترین و واقعی‌ترین وجه مازوخیسم است حالتی است که انسان را وا‌ می‌دارد تا از احساس درد و رنج، لذت ببرد و بدن خود را با اشتیاق در معرض زجر و درد و عذاب قرار دهد. برای شخصی که به انحراف مازوخیسم فیزیولوژیک مبتلاست، درد مفهوم خود را از دست داده و حتی لذت و شعف می‌شود. مبتلایان به این نوع مازوخیسم که تعدادشان از مبتلایان به دو نوع دیگر بیشتر است، از آزار‌های بدنی مانند شکنجه، پاره شدن پوست و گوشت و یا سوختن بدن‌شان لذت می برند و چنانچه اقدامی برای درمان آنها صورت نگیرد، سرانجام خود را هلاک خواهند ساخت.

این نوع مازوخیزمی‌ها احساس می‌کنند منزوی شده، حامی ندارند و کسی آن‌ها را درک نمی‌کند، ادامه داد: متأسفانه خودزنی معمولاً باعث به جا ماندن علامت یا صدمه به بافت‌ها شده و می‌تواند هریک از رفتارهای بریدن، سوزاندن (یا «داغ زدن» با اشیای داغ)، سوراخ کردن یا خالکوبی کردن افراطی بر بدن، کندن پوست یا بازکردن دوباره زخم‌ها و کندن مو(تریکوتیلومانیا)، کوبیدن سر به جایی، ضربه زدن(با چکش یا دیگر اشیا)، شکستن استخوان را شامل شود. لاغری و مازوخیسم

تفاوت خودآزاری و مازوخیسم!

یک روان‌شناس بالینی گفت: مازوخیسم یک نوع خودآزاری جسمی است اما با خودآزاری در معنای کلی متفاوت است.
محمد یعقوبی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه اصفهان، با اشاره به تفاوت میان مفهوم خودآزاری و مازوخیسم، اظهار کرد: خودآزاری می‌تواند به علل مختلفی ایجاد شود و به تنهایی بیماری نیست بلکه به دلیل اختلالات دیگر ایجاد می‌شود.

وی با اشاره به اینکه نباید هر آزاری را مازوخیسم تعریف کرد، افزود: افرادی که به انواع بیماری‌های روانی مانند اسکیزوفرنی، عقب‌ماندگی ذهنی و اوتیسم مبتلا هستند به شیوه‌های متفاوت اقدام به خودآزاری می‌کنند.

علت بیماری مازوخیسم

این روان‌شناس بالینی ادامه داد: علل خودآزاری با مازوخیسم متفاوت است و مازوخیسم یک اختلال روانی و خودآزاری نشانه‌ای از ابتلا به بیماری‌های روانی است.
یعقوبی با بیان اینکه درمان مازوخیسم سخت‌تر از خودآزاری است، گفت: اختلال مازوخیسم پایدار است اما در خودآزاری به محض اینکه بیماری فرد درمان شود خودآزاری نیز درمان می‌شود.

وی با اشاره به اینکه فرزندان خانواده‌هایی که به نوعی خودآزاری را تجربه کرده‌اند بیشتر به این حالات مبتلا می‌شوند، خاطرنشان کرد: قطعاً زمانی که هر کدام از والدین این اقدامات را انجام دهند فرزندان نیز همانندسازی می‌کنند بنابراین افرادی که تجربه خانوادگی دارند بیشتر خودآزاری را تجربه می‌کنند.

خودآزاری

این روان‌شناس بالینی ادامه داد: خودآزاری بیشتر از جنبه جسمی مطرح است اما به خودآزاری روانی، عاطفی و احساسی نیز تقسیم‌بندی می‌شود.
یعقوبی گفت: تشخیص خودآزاری روحی بسیار مشکل‌تر از خودآزاری جسمی است. برای نمونه فردی که رژیم غذایی را رعایت نمی‌کند خودآزاری جسمی دارد یا فردی که دستور پزشک را رعایت نکند به نوعی خودآزاری می‌کند.

وی تصریح کرد: افرادی که به تفریح و نشاط خود اهمیت نمی‌دهند نیز خودآزاری روحی می‌کنند. البته همه ما به نوعی با خودآزاری روحی مواجه هستیم زیرا آن طوری که لازم است به شرایط روحی خود توجه نمی‌کنیم.

این روان‌شناس بالینی افزود: مازوخیسم نیز یک نوع خودآزاری جسمی است اما متفاوت با خودآزاری در معنای کلی است که اغلب به صورت نادرست با یک مفهوم بکار برده می‌شود. لاغری و مازوخیسم

ما خودمان انتخاب کرده‌ایم که این جور زندگی کنیم!

با شنیدن جمله فوق صرفا از منظر علم پزشکی، بلافاصله این حس دست می‌دهد که کشور ما در معرض خطر ابتلا به مازوخیسم آن هم از نوع مزمن است!
اما در سطور ذیل -برگرفته از خبرگزاری میزان- سعی بر آن شده این عارضه خطرناک معرفی شود. چرا که شناخت درد هم، نصف دیگر درمان است. چرا که خوانندگان محترم این سطور، نسبت به آینده خود دلواپس شده (توضیح: دلواپسی نصف درمان است) و هر چه سریعتر، با پیشگیری‌های لازم، فکری به حال و روزشان بکنند. سالم وتندرست باشید

لاغری و مازوخیسم

مدیریت استراتژیک بدن

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا