کتاب سرسختی
کتاب سرسختی
کتاب سرسختی Grit ، به قلم آنجلا داکورث Angela Duckworth (از پیشروان روانشناسی موفقیت) که به سرعت وارد لیست پرفروشترینهای نیویورکتایمز شد، به همه کسانی که به دنبال موفقیت هستند؛ والدین، معلمین، ورزشکاران و فعالین کسبوکار و … نشان میدهد که راز موفقیت به اندازهای که به اشتیاق و استقامت بستگی دارد، به استعداد وابسته نیست. او این مفهوم را سرسختی یا به عبارتی جان سختی نامیده است.
داکورث همراه با بیان داستان زندگی خود، به عنوان دختری که همواره عبارت «تو نابغه نیستی!» را از پدرش میشنیده ولی اکنون یک فرد موفق و پیشرو در زمینه روانشناسی موفقیت و مشاوره کسبوکار است، نشان داده است که برای موفقیت؛ ترکیب ویژهای از اشتیاق و مداومت بلندمدت ضروری است.
ساختار کتاب سرسختی چگونه است؟
نویسنده با روشی منحصربهفرد و متفاوت ما را با خود به وضعیت های مختلفی مثل چالش، دورههای نظامی ویژه، آموزش در مدارس و شرایط بد دیگری میبرد. گویی با هم سفری را آغاز کردهایم و در این مسیر قرار است همه ما آزمونهای سختی را پشت سر بگذاریم.
او این کتاب را با ارزشیابی و مصاحبه با هزاران نفر از افراد موفق در زمینههای مختلف، نگاشته است.
بخت، اقبال، استعداد، شانس، شرایط، بهره هوشی و چنین چیزهایی از نظر خانم داکورث یا هیچ تأثیری در موفقیت ندارند یا اگر دارند تأثیرشان کمتر از میزان سرسختی و مبارزه است.
راز موفقیت، استعداد نیست؛ بلکه پافشاری، پشتکار، عشق و استقامت است.
جمله بالا، کلیدیترین عبارت و تعریف از کتاب فوقالعاده «سرسختی؛ قدرت اشتیاق و پشتکار» اثر خانم آنجلا داک ورث است. اگر میخواهید به یک «جانسخت» در مسیر مواجهه با مشکلات و نشیبهای زندگی تبدیل شوید، این کتاب را بخوانید.
در کتاب سرسختی چه میآموزیم؟
در این کتاب، «استعداد» خط میخورد و به جای آن نوشته میشود «سرسختی»!
اگر به آدمهای موفق نگاه کنیم، میبینیم یکی از بزرگترین رازهای موفقیت آنها، سرسختی خودشان بوده است.
طرح جلد عالی کتاب سرسختی؛ قدرت اشتیاق و پشتکار را ببینید. این کتاب نشان از این دارد که:
«هر وقت همه به یک سمت رفتند، تو میتوانی به سمت دیگری بروی. کافی است مقاومت و پشتکار داشته باشی»
علاوه بر آموزنده، سرگرمکننده و حتی تغییر دهنده زندگی بودن، «سرسختی»، کتابی است که نشان میدهد زمانی که در شرایط چالشی و سقوط هستید، در ذهن شما چه میگذرد و چه چیزی باعث ایجاد تمایز میشود. چیزی که استعداد و یا شانس نیست، بلکه قدرت اشتیاق و پشتکار فرد است!
کتاب سرسختی جزو بهترین کتابهای کسب و کار 2016 و پرفروشترینهای نیویورک تایمز و آمازون در زمینه روانشناسی کاربردی و کسب و کار است.
برخی بینشهای ارزشمندی که در این کتاب ارائه شده است:
• چرا هر تلاش شما برای رسیدن به اهدف، در نهایت دو برابر ارزشمند است
• چگونه صرف نظر از هوش و موقعیت، میتوان «سرسختی» را آموخت
• چگونه علایق مادامالعمر شکل میگیرند
• کدام یک برای کودکان بهتر است؛ یک آغوش گرم و یا استانداردهای سختگیرانه
• و …
درباره نویسنده کتاب سرسختی
آنجلا داکورث (49 ساله) استاد روانشناسی دانشگاه پنسلیوانیا، نویسنده و روانشناس مشهور آمریکایی است. او بنیانگذار و مدیرعامل آزمایشگاه «شخصیت شناسی» است که بر روی پیشرفت علم در زمینه توسعه شخصیت کار میکند.
خانم داک ورث به دلیل تحقیقات مفصل و گستردهاش بر روی نیروی اشتیاق و پشتکار به شهرت رسیده و برنده سال 2013 فلوشیب مک آرتور است. او روی سرسختی و سایر ویژگیهایی نیروی اشتیاق و پشتکار برای رسیدن که به اهداف بلندمدت ضروری است، تحقیق میکند که موفقیت در زندگی را پیشبینی میکنند. جالب است بدانید خانواده خانم آنجلا در دوران کودکی فکر میکردند او از نظر ذهنی از بقیه عقبتر است! او اما اکنون یک نابغه و استاد دانشگاه به حساب میآید.
آنجلا که قبلاً معلم ریاضی مدارس راهنمایی و دبیرستان بوده، اخیراً آزمایشگاه شخصیت را تأسیس کرده است، سازمانی غیرانتفاعی که مأموریت آن عبارت است از پیشبرد علمی و عملی توسعه شخصیت در کودکان. او با تحقیقات خود ثابت کرد که نابغه کسی نیست که ذهن برتری دارد، نابغه کسی است که پشتکار، سرسختی و مقاومت بسیار بالایی میتواند از خود نشان بدهد.
…
شاید خانم آنجلا داکورث را در سایت TED دیده باشید؛ زمانی که در حال ارائه یک سخنرانی درباره سرسختی بود. کتاب سرسختی که کتابی است کاربردی و عملیاتی، به نوعی محصول پایان نامه نویسنده است، ولی محدود به پایان نامه داکورث نمانده است. او در کتاب سرسختی روند ورودش به رشته روانشناسی، انتخاب حوزه روانشناسی موفقیت به عنوان حوزه مورد علاقه اش و رسیدن به نظراتش در زمینه موضوع سرسختی را به خوبی توصیف و تشریح کرده است.
در فرایند تکمیل این کتاب او مصاحبه های متعدد و مطالعات فراوانی انجام داده است که به خوبی در سیر خواندن کتاب سرسختی می توانید این موضوع را درک کنید. داکورث در این کتاب به بسیاری از مطالعات روانشناسی 100 سال اخیر سرک کشیده و از آنها برای تکمیل مباحث این کتاب کمک گرفته است. خواننده کتاب سرسختی بعد از مطالعه این کتاب مطالب متعددی را فرا می گیرد و پاسخ سؤالات بسیاری برای او روشن می شود مثلا:
• استعداد مهمتر است یا سرسختی؟ چرا؟
• آیا سرسختی یک ویژگی ثابت در طول عمر است یا می توان آن را به مرور زمان در خود رشد داد؟ اگر می توان، چگونه باید این هدف را عملی کرد؟
• آیا پدر و مادر نقشی در رشد سرسختی فرزند خود دارند؟ اگر پدر و مادر نقش خود را به درستی ایفا نکنند، کار تمام است یا جا برای جبران هست؟
• جامعه چه نقشی در رشد سرسختی افراد دارد؟ چگونه می توانیم جامعه را سرسخت تر کنیم؟
• فرهنگ چگونه می تواند سرسختی انسان را تحت تأثیر قرار دهد؟
• آیا رسیدن به قله موفقیت صرفا نیاز به 10000 ساعت تکرار یک کار دارد؟ چه شرطی برای مؤثر بودن این 10000 ساعت ضروری است؟
• اگر سرسخت تر شوم و موفق تر باشم، آیا شادی ام کمتر می شود؟
اهمیت کتاب سرسختی
حفظ پشتکار بعد از شکست و ناامید نشدن و ادامه دادن اهمیت زیادی دارد. افراد موفق، الگوهای پشتکار و سختگیرترین منتقدان نسبت به خودشان هستند. اشتیاق آنها ماندگار است و از اعماق وجودشان میدانند که چه میخواهند. آنها علاوه بر عزم جزمی که دارند، میدانند جهت حرکتشان بهچهسمتی است.
در هیچکدام از جملههای بالا، استعداد نقش خاصی ندارد. میزان استعداد افراد با سرسختی آنها هیچ ارتباطی ندارد و درنهایت آنچه موجب موفقیت افراد میشود، چیزی نیست جز اشتیاق و پشتکار مداوم. سرسختی، ملاک موفقیت افراد است، نه میزان استعداد یا هوش یا نبوغ آنها. افراد سرسخت، فارغ از باهوش بودن یا نبودن، اغلب پیشرفت بیشتری نسبت به سایرین دارند.
درباره کتاب سرسختی
آنجلا داکورث در بخش اول کتابش نگاه تبعیضآمیز میان دانشآموزان باهوش و با استعداد کمتر، تعصب استعداد ذاتی و همینطور آزمونهای استعدادیابی را نشانه میگیرد و با مثالهای متعدد نشان میدهد که کلید موفقیت دانشآموزانی که بعدا به دانشمند و سایر آدمهای موفق تبدیل شدند، توانایی هوشی آنها نبوده، بلکه پشتکار و سرسختی در پیگیری اهدافشان بوده است. او میگوید اشتیاق و سختکوشی درنهایت اهمیت بیشتری از توانایی هوشی دارند و معتقد است نباید به هوش اجازه داد که حواس ما را بهخود مشغول کند. بزرگترین دلیل برای اینکه تمایل به استعداد میتواند مضر باشد، از نظر آنجلا این است:
«با معطوف کردن همهٔ نورها بهسمت استعداد، ما این ریسک را قبول میکنیم که هرچیز دیگری در سایه بماند. ما ناخواسته این پیام را میفرستیم که عوامل دیگر از جمله سرسختی بهاندازهای که واقعا اهمیت دارند، مهم نیستند.» کتاب سرسختی
دو معادلهٔ مهم در کتاب سرسختی
دو معادلهٔ مهمی که در کتاب سرسختی آمده و نشان از اهمیت بیشتر تلاش دارد، بهشکل زیر است:
تلاش * استعداد = مهارت
مهارت * تلاش = موفقیت
استعداد یعنی اینکه وقتی تلاش میکنید، مهارتهایتان چقدر سریع رشد میکنند. استعدادی که در ذاتمان هست، بدون تلاش ثمری ندارد. موفقیت زمانی اتفاق میافتد که از مهارتهایتان استفاده کنید. استعداد مثل کاتالیزوری عمل میکند که سرعت رسیدن به مهارت را بیشتر میکند، ولی تلاش دوبار در محاسبات ظاهر میشود و بدون آن هیچ مهارتی بارور نمیشود.
ویل اسمیت میگوید: «جداکردن مهارت و استعداد، یکی از بزرگترین سوءتفاهمها برای افرادی است که سعی میکنند بهتر شوند، افرادی که رویایی دارند، افرادی که میخواهند کاری انجام دهند. شما استعداد را ذاتاً دارید. اما مهارتها را با ساعتها و ساعتها تلاش روی هنرتان بهدست میآورید.» البته باید توجه داشت که مهارت معادل موفقیت نیست. بدون تلاش، مهارتها به موفقیت تبدیل نمیشود.
میزان سرسختی شما
در فصل ۴ کتاب سرسختی، جدولی برای ارزیابی اندازهٔ سرسختی آورده شده که میتوانید با پاسخ به سوالات و محاسبه امتیازتان بفهمید چقدر سرسخت هستید. فایدهٔ اینکار این است که میتوانید الگوی سرسختی خود را با توجه به دو مولفهٔ سرسختی که اشتیاق و پشتکار هستند، در خودتان پیدا و روی آن کار کنید. اشتیاق بهعنوان یک قطبنماست. چیزی که مسیر شما را بهسوی هدفهایتان نشان میدهد. برای داشتن چنین مسیری نیاز به فلسفهای برای زندگیتان دارید. یک فلسفهٔ مدون و شفاف مرزها و خطوط راهنمایی میدهد که شما را در مسیر درست نگه میدارد. کتاب سرسختی
سرسختی؛ ثابت یا قابل رشد؟
آیا سرسختی شبیه قد است که آموختنی نیست و در ژنهای ما وجود دارد؟ یا مثل زبان است که بعد از تولد آنرا کمکم میآموزیم. واقعیت این است که سرسختی تاحدی از ژنها تغذیه میشود، اما خبر بهتر ایناست که بخش اصلی ماجرا این نیست. سرسختی آموختنی و رشدکردنی است و ثابت نمیماند. هر ویژگی انسانی هم تحت تاثیر تجربههاست و هم ژنها.
آنجلا داکورث با کمک یک نمودار میزان ارتباط بالارفتن سن و رشد سرسختی را نشان میدهد. مقیاس سرسختی عمر زیادی ندارد، با اینحال این نمودار بهخوبی بیان میکند که میزان سرسختی افراد با بیشتر شدن سنشان افزایش پیدا کرده است. سرسختی مقیاس ثابتی نیست، بلکه در طول زمان میتواند بیشتر شود. البته این مساله به عوامل دیگری نیز چون فرهنگ جامعه و نوع تربیت نسلهای مختلف هم مرتبط میشود.
چهار ویژگی روانشناختی را بین افراد موفق
طبق مصاحبههایی که آنجلا داکورث با زنان و مردان مختلفی انجام داد، او مشترکا ۴ ویژگی روانشناختی را بین افراد موفق دید. این چهار ویژگی عبارتاند از:
۱. علاقه، که بهمعنی لذتبردن از انجام کار است. این چیزی است که اشتیاق را در فرد ایجاد میکند.
۲. ظرفیت تمرین. یک شکل سرسختی عادت روزانهٔ تلاش برای انجام بهتر کارها نسبت به دیروز است.
۳. هدفمندی. چیزی که اشتیاق را کامل میکند، عقیده داشتن به اهمیت کار است. علاقه بدون هدفمندی دوام طولانی ندارد.
۴. امید که نوعی از پشتکار متناسب با موقعیت است. از همان آغاز تا به پایان، خیلی خیلی مهم است که یاد بگیریم به حرکت ادامه دهیم و ناامید نشویم. حتی جاهایی که کار خیلی سخت میشود یا تردید داریم.
این چهار ویژگی چیزهایی هستند که میتوانید آنها را در خود ایجاد کنید، توسعه بدهید و یادشان بگیرید. با اینکار سرسختی را از درون به بیرون رشد خواهید داد. کتاب سرسختی
رشد سرسختی از درون به بیرون
ویژگی اول علاقه است.
اگر کسی به کاری که میکند، علاقمند نباشد، مدت زیادی در آن دوام نخواهد آورد. زندگی فرصتی کوتاه و یکبار برای همیشه است، پس اشتیاقتان را دنبال و آنرا زندگی کنید. این پیام در بزرگسالی به ما داده نشده، بلکه همواره از ما خواسته شده به واقعیتهای کاربردی بقا در جهان فکر کنیم. اما اگر افرادی پیدا نمیشدند که خلاف امنیتشان آرزوها و اشتیاقشان را دنبال کنند، آمازون هیچگاه خلق نمیشد.
آنجلا داکورث دربارهٔ کشف علاقهها از طریق تعامل با جهان (و نه صرفا نشستن و فکر کردن) و نقش آن در رشد سرسختی توضیح مفصلی ارائه داده است. مطالعهٔ این قسمت بهخواننده در کشف و سپس توسعه اشتیاق و علاقهاش کمک بسیاری میکند.
ویژگی دوم تمرین است.
افرادی هستند که سالها کاری را انجام میدهند، اما ذرهای در آن رشد نمیکنند. اینجاست که رشد متوقف و انجام آن کار تبدیل به یک روتین همیشگی شده است. بنابراین نمیتوان صرفا با شمردن سالهای سابقهٔ کار کسی گفت که چقدر در آن زمینه تجربه و تخصص دارد. هدفتان باید این باشد که هرروز کارتان را بهتر از روز قبل انجام دهید.
ویژگی سوم هدفمندی است.
علاقه منبع اشتیاق است، اما هدفمندی یعنی قصد مشارکت در رفاه دیگران. اشتیاقهای فراوان افراد سرسخت به هردوی اینها بستگی دارد. الگوهای سرسختی میگویند هرچیزی که دنبال میکنند، هدفی دارد. آنها نهتنها هدفمحور هستند، بلکه ماهیت اهدافشان بسیار خاص است.
ویژگی چهارم امید است.
سرسختی بهنوعی از امید وابسته است که برخلاف امید بدون مسئولیت که جهان را مسئول بهتر کردن اوضاع میداند، بر این انتظار تکیه دارد که تلاشهای ما میتواند آینده را بهبود بخشد. اینکه حس کنیم فردا بهتر خواهد بود یا اینکه میخواهیم فردا را با امیدواری بهتر کنیم، متفاوت از یکدیگر است.
رشد سرسختی از بیرون به درون
اما حالا اگر بخواهیم روندی را که گفته شد، به سایرین بیاموزیم چه میشود؟ ما میخواهیم فرزندانی برای سرسختی پرورش دهیم. حالا که سرسختی را آموختیم و آنرا در زندگیمان پیدا کردیم، نوبت به تشویق افراد مهم زندگیام به سرسخت شدن میرسد. اگر در جستجوی راهنمایی هستید که چهار ویژگی سرسختی را در افرادی که برایتان مهم هستند، پرورش دهید، شما مثل یک پدر یا مادر رفتار کردهاید.
در این بخش از کتاب سرسختی ، آنجلا داکورث همانند روند قبلی کتاب با ذکر مثالهای متعدد از افراد مشهور و موفق و بیان خاطرات و تجربههای آنها به خواننده در یافتن روش صحیح پرورش افراد سرسخت (فرزندان یا دانشآموزان) کمک فراوانی میکند. او یک ارزیابی فرزندپروری از متخصصی بهنام نانسی دارلینگ را در کتاب آورده که با کمک آن هر پدر مادر یا آموزگاری میتواند عملکرد خود را بسنجد و آنرا بهبود بدهد.
سرسختی همه چیز نیست، چیزهای بسیار دیگری هم هستند که یک شخص برای رشد و پیشرفت به آنها نیاز دارد؛ شخصیت حاصل جمع است. اما افراد سرسخت معمولا دارای مهارتهای خودمدیریتی نیز هستند و میتوانند در مواجهه با کارهای غیرضروری خوددار باشند.
قسمت هایی از کتاب سرسختی
این کتاب پر است از جملات ناب در ارتباط با موضوع سرسختی و اهمیت آن. در ادامه گزیده هایی از متن کتاب سرسختی را آورده ام تا بتوانید شناخت بیشتری از آن به دست آورید:
«همه ما با محدودیتهایی مواجه می شویم، نه تنها در استعداد بلکه در فرصتها، اما اغلب اوقات بیشتر از آنچه فکر می کنیم، محدودیتهای مان را خودمان خلق می کنیم. ما سعی می کنیم، شکست می خوریم و نتیجه می گیریم سرمان به سقف احتمالات خورده و پیشروی دیگر ممکن نیست. یا شاید بعد از تنها چند قدم، جهتمان را عوض کنیم. در هر دو حالت ما هرگز تا آنجا که می توانستیم ریسک نکرده ایم. سرسخت بودن یعنی ادامه دادن به حرکت، یک قدم پس از قدم دیگر. سرسخت بودن یعنی پایبندی لغزش ناپذیر به یک مسیر جالب و هدفمند. سرسخت بودن یعنی سرمایه گذاری روزها، هفته ها و سالها تمرین چالشی. سرسخت بودن یعنی اگر هفت بار زمین بخوریم، بار هشتم از جایمان بلند شویم.» کتاب سرسختی
…
اغلب اوقات بیشتر از آنچه فکر می کنیم، محدودیتهای مان را خودمان خلق می کنیم.
«می توانید سرسختی تان را پرورش دهید. از نظر من دو روش برای این کار وجود دارد. شما به تنهایی می توانید سرسختی تان را از درون به بیرون رشد دهید: می توانید علایقتان را پرورش دهید. می توانید عادت تمرین روزانه چالش فراتر از مهارت را توسعه بدهید. می توانید کارتان را به هدفی ماورای خودتان وصل کنید و بالاخره می توانید یاد بگیرید که وقتی همه چیز از دست رفته به نظر می رسد، باز هم باید امیدوار بود. می توانید سرسختی تان را به کمک والدین، مربیان، معلمان، مارفرن=مایان، مشاوران و دوستان از بیرون به درون پرورش دهید. رشد سرسختی فردی شما وابستگی زیادی به افراد دیگر دارد.» کتاب سرسختی
…
می توانید یاد بگیرید که وقتی همه چیز از دست رفته به نظر می رسد، باز هم باید امیدوار بود.
«اگر از مرزهای آنچه امروز می توانید انجام بدهید، فراتر بروید، در نتیجه فردا بهتر خواهید بود هر چند خیلی کم؛ و این یعنی موفقیت و برتری. دو عامل کلیدی که موفقیت را در افراد و تیم ها ارتقا می دهند عبارتند از: «پشتیبانی عمیق و غنی» و «چالش بی وقفه برای ارتقا».» کتاب سرسختی
…
استعداد رایج است؛ اما آن چیزی که برای رشد آن استعداد سرمایه گذاری می کنی، معیار نهایی و مهم برای موفقیت محسوب می شود.
«کلمه انگلیسی رقابت (competition) از زبان لاتین می آید این کلمه به لحاظ لفظی به معنی تلاش با هم است و اصلا در ریشه اش به باخت فرد دیگری اشاره نمی کند. رقیب ما چالش هایی می آفریند که به ما کمک می کند بهترین خودمان را پیدا کنیم.» کتاب سرسختی
توجه:
از کتاب سرسختی آنجلا داکورث دو ترجمه دیگر نیز منتشر شده است. یکی با عنوان «عزم؛ قدرت اشتیاق و ثباتقدم» با ترجمه سید سینا میرعربشاهی که انتشارات فیروزه منتشر کرده است و دیگری با عنوان «قدرت پشتکار؛ اشتیاق و تلاش دو قانون جداییناپذیر برای رسیدن به اهداف» با ترجمه گیتی شهیدی که انتشارات آرایان منتشر نموده است.
کلام آخر درباره کتاب سرسختی
کتاب سرسختی را که می خواندم خانم آنجلا داکورث را بسیار تحسین کردم، چرا که به خوبی پیداست روزهای متوالی مطالعه و پژوهش میدانی و کتابخانه ای انجام داده است تا بتواند چنین کتابی را بنویسد.
او به نوعی زندگی نامه خودش را در طی سال هایی که با موضوع سرسختی درگیر بوده است در قالب این کتاب منتشر کرده است. دغدغه هایش به عنوان یک روانشناس، یک فعال اجتماعی و یک مادر در این کتاب بسیار ستودنی است.
نگرانی اش درباره کودکانی که به دلایل مختلف از رشد سرسختی بازمی مانند و جستجویش برای یافتن راه هایی که بتواند این موضوع را فراگیر و عملی کند. امیدوارم شما هم با خواندن این کتاب بتوانید سرسختی خود را ارزیابی کنید و برای رشد آن برنامه ریزی خوبی داشته باشید، چرا که لازمه بیشتر از یک نفر بودن سرسختی است. دلم می خواست بخش های بیشتری از کتاب را در این متن بیاورم ولی ترجیح می دهم خودتان کتاب را با اشتیاق ورق بزنید و از خواندن آن لذت ببرید.
کتاب سرسختی را از اینجا می توانید تهیه کنید
فهرست مطالب
پیشگفتار
بخش 1) سرسختی چیست و چرا اهمیت دارد
فصل 1) ظهور
فصل 2) نگذارید استعداد حواستان را پرت کند
فصل 3) تلاش دو برابر حساب میشود
فصل 4) چقدر سرسخت هستید؟
فصل 5) سرسختی رشد میکند
بخش 2) رشد سرسختی از درون به بیرون
فصل 6) علاقه
فصل 7) تمرین
فصل 8) هدفمندی
فصل 9) امید
بخش 3) رشد سرسختی از بیرون به درون
فصل 10) فرزندپروری برای سرسختی
فصل 11) زمینهای بازی سرسختی
فصل 12) یک فرهنگ سرسختی
فصل 13) نتیجهگیری
شناسنامه کتاب
عنوان: سرسختی
زیرعنوان: قدرت اشتیاق و پشتکار
نویسنده: آنجلا داکورث
مترجم: سیده سمانه (سیمین) سیدی
ناشر: نشر نوین
موضوع: موفقیت
دستهبندی: روانشناسی
قطع: وزیری
سال انتشار: ۱۳۹۷
تعداد چاپ: ۶
عرض: ۱۶.۵
ارتفاع: ۲۳.۵
نوع جلد: نرم
تعداد صفحات: ۳۴۰
قیمت: ۵۷۰,۰۰۰ ریال
گردآوری مدیریت استراتژیک بدن