کتاب خدا خانه دارد
کتاب خدا خانه دارد
کتاب خدا خانه دارد _ دلتنگی مرض عجیبیست! آرامآرام، آدم را ناآرام میکند. و ما آدمهایِ ناآرامِ این روزها بیشتر از آنکه دلتنگ کسی یا چیزی باشیم، دلتنگ خودمان میشویم! همه ما شاید این حس را تجربه کرده باشیم، گاهی که معنای زنده بودن و زندگی کردن را از یاد میبریم و سرگرم دنیا با تمام شلوغیاش میشویم، بهیکباره دلمان گوشهای خلوت میخواهد برای رسیدن به آرامش و از سر گرفتن دوباره زندگی.
باید یادمان باشد اینجور وقتها که کلافگی و بی حوصلگی از روزگار در ما بیداد میکند، همیشه کلماتی از جنس عشق هستند که میشود با خواندنشان به این سکون و معنا رسید. کتابی که در ادامه معرفی خواهد شد، کتاب آرام روزهای ناآرام است.
بعضی روزها آدم دلتنگ می شود . دوست داری تنها باشی و در سکوت به بهترین هایی که هیچ وقت نداشتی فکر کنی .
من فکر می کنم در آن روزها و آن ساعت های غمگین و بی کسی خواندن نوشته های این کتاب به درد می خورد و حال گرفته ما را بهتر می کند.
خدا خانه دارد : کتابی برای روزهای دلتنگی
مناسبت به مناسبت که می شود، میروم روبروی قفسۀ کتابخانه امان میایستم…. دست راستم را دراز میکنم و آن جلدِ باریکِ قهوه ای روشن را میکشم بیرون…
تکیه میدهم به صندلی… یا مبل… یا حتی دراز میشوم روی زمین…
کتاب را باز میکنم و میروم سر وقت همان مناسبتی که هست…
همان دو-سه صفحه را میخوانم، فوقش کمی از جاهای دیگرش را که قبلا خوانده ام و در ذهنم مانده و قدری متناسب با مناسبت پیش رو… میخوانم و بعضاً کمی آه و حسرت… گاهی قدری فکر و تأمل و گاه اندکی اشک… و افسوس که آن تأمل، زود به فراموشی سپرده میشود و کم دوام است…
کتاب را اول بار، از قفسه کتاب های برادرم یافتم، یک بار، آن اوایل خواندم و بعدتر، هر از گاهی و حالا مناسبت به مناسبت…
معرفی کتاب خدا خانه دارد
نوشته های کتاب یک جور حلاوت خاصی دارند… نوشته ای که بتواند یک جایی، اشک ات را جاری کند، حتما از یک جای خوبی هم آمده… یک حس خوب و یک ایمانی هم لابد پشتش بوده… نمیدانم، اما میدانم که این قِسم نوشته را، به سهم خودم، کمتر یافته ام…
کتاب خدا خانه دارد روایتی عاشقانه از تاریخهای مهم مذهبی است. روزهایی که شاید تا به امروز برای ما تنها به انجام اعمال آئینی خاص آن روز، برپایی جشن و یا عزاداری ختم میشده. اما فاطمه شهیدی برای هریک از این تاریخهای مهم توی تقویم، قلم زده و اتفاقِ آن روز را به بهترین شکل ممکن توصیف کرده است. حرفهایی نه فقط از جنس شعار و تشبیه و استعارههای ادبی، بلکه حقیقتی سراسر برآمده از دل که لاجرم بر دل نیز مینشیند.
درباره کتاب خدا خانه دارد
این کتاب شامل ۲۲ روایت کوتاه از حسوحال نویسنده برای کمک به درک بهتر روزهای مهمی مانند عاشورا، تولد، مبعث و وفات پیامبر صلالله علیه وآله، تولد و شهادت حضرت زهرا سلامالله علیها، تولد حضرت امیر علیهالسلام، ماه رمضان، ایام حج، میلاد حضرت مسیح و… است.
خلاقیت در استفاده از عناوین غیرتکراری برای هر روایت، کلمات و تعابیر جدید و فضای سراسر توصیفی در هر بخش، از نقاط قوت این کتاب و قلم نویسنده است. میتوان گفت که «خدا خانه دارد» یک یادآوری است برای تمام آدمهای پرشتاب و خالیشده از معنای این روزها که با خواندنش میشود احساس سبکی کرد. این کتاب از آن دست کتابهایی است که دلمان میخواهد تا همیشه ادامه داشته باشد و هیچوقت تمام نشود!
«خدا خانه دارد» بدون شک یکی از عاشقانهترین و پرمعناترین کتابهای آئینی است.
“خدا خانه دارد” مجموعه ایست از نوشته های مذهبی ای که برای مناسبت های مختلف، در مجله های «پرسمان» و «سروش جوان»، در طول سالهای 79 تا 82، به قلم «فاطمه شهیدی» به چاپ رسیده.
آیا این کتاب برای شماست؟
نویسنده در مقدمه کتاب خود اینطور نوشته است: «بعضی روزها آدم دلتنگ خدا و دوستان خدا میشود. خدا کند در آن روزها، خواندن نوشتههای این کتاب، فقط به عنوان گپ زدن از عشقی مشترک به درد کسی بخورد و حال کسی را بهتر کند.» و الحق که چنین قابلیتی را دارد و روزهایی بوده که حالم را بهتر کرده.
شاید قطع کوچک کتاب هم به این خاطر باشد که بشود «خدا خانه دارد» را همه جا همراه داشت تا وقتهایی که دلتنگ و بیتاب خدا و دوستان او میشویم، کتاب را ورق بزنیم و آرامآرام دلتنگی را از سر بگذرانیم.
بخشهایی از کتاب خدا خانه دارد
میخواهی بگویی “بخوان” و من پیش از آنکه واژه را تمام کنی، در آغاز کلمهات میگریزم. پیام میگردی که مبعوثم کنی و همه غارهای تنهایی از حضورم خالیاند. حرایی نیست که بشود مرا در آن برانگیخت. عنکبوت هیاهو بر سر در همه تنهاییهای من تار تنیده است و من روزهاست، سالهاست به نام آنکه مرا آفرید هیچ نمیخوانم. و باز تو مرا مبعوث میخواهی! برانگیخته! رسول اقلیم کوچک خودم و من باز میگریزم. از تمام آن چه مرا به نام تو میخواند… من میترسم. من از لرزش بعد از فرود واژه میترسم.
از حرا فرو آمد. به خانه رفت. گفت: “برد بیاورید تا خودم را بپوشانم” و می لرزید. چنان که بید در باد. باز صدایش کردی: “ای جامه به خود پیچیده! برخیز!”
من میترسم. از لرزش بعد از فرود واژه میترسم. از اینکه دیگر نگذاری لای جامههای بهخودپیچیدهام بمانم. از اینکه بخواهی برخیزم. من میخواهم بخوابم. لای لایههایم. من از برخاستن میترسم…
بریده ای از کتاب خدا خانه دارد
فکر کن دلت بخواهد مثل بچه ها پات را بزنی زمین و داد بزنی که من خدایی را می خواهم که همین نزدیکی است.
دلت بخواهد لمسش کنی، مثل بچه هایی که دوست دارند برق توی سیم را هم تجربه کنند.
دلت هوای خدایی را کرده باشد که می شود سر گذاشت روی شانه اش و غربت سال های هبوط را گریست. خدایی که بغل باز می کند تا در آغوشت بگیرد. حتی صدایت می کند.
بابا زور که نیست! من الان یه جوری ام که دلم می خواهد خدایم همین کنار باشد. دم دست. نمی خواهم اول به یک عالم کهکشان و منظومه و آسمان فکر کنم و بعد نتیجه بگیرم که او بالای سر همه شان ایستاده. خب حالا همه اینها را فکر کردی، حالا فکر کن… ( صفحه ۹۵ )
بریده ای از کتاب خدا خانه دارد
گفت: فقیرم.
گفتند: نیستی.
گفت: فقیرم! باورکنید.
گفتند: نه! نیستی.
گفت: شما از حال و روز من خبر ندارید.
و حال و روزش را تعریف کرد که چقدر دست هایش خالی است و چه سختی هایی شب و روز می کشد. ولی امام هنوز فقط نگاهش می کردند.
گفت: به خدا قسم که چیزی ندارم.
گفتند: صد دینار اگر به تو بدهم حاضری بروی و همه جا بگویی که از ما متنفری؟ از ما فرزندان محمد (ص).
گفت: نه! به خدا قسم نه.
– هزار دینار؟
– نه! به خدا قسم نه.
– دهها هزار؟
– نه! باز دوستتان خواهم داشت.
گفتند: چطوری می گویی فقیری وقتی چیزی داری که به این قیمت گزاف هم نمی فروشی؟
«چطور می گویی فقیری وقتی کالای عشق به ما در دارایی تو هست؟ ( صفحه ۱۳۴ )
نقد و برسی کتاب خدا خانه دارد
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان رزن، منتقد کتاب خدا خانه دارد، با بیان اینکه این کتاب لحنی ساده و کلامی روان دارد، گفت: فاطمه شهیدی نویسنده کتاب، داستانها و مطالبی مربوط به خدا و اعتقادات و ائمه اطهار خصوصاً مطالب مربوط به پیامبر(ص) و حضرت زینب (س) را با نگارش و نثر ادبی فوقالعاده و دلنشین ارائه کرده است.
سکینه موسایی مطالعه این گونه آثار را لازمه شناخت زندگی امامان و پیامبر (ص) دانست و از عموم مردم خواست تا با مطالعه این اثر باارزش به معارف و اطلاعات خود بیافزایند.
وی اظهار کرد: نقد کتاب با آنکه غالباً از سوی مراجع رسمی صادر نمیشود، اگر صحیح و سالم باشد در تعیین ارزش و سرنوشت بسیاری از کتابها عالیترین مرجع است.
این منتقد افزود: فایده نقد کتاب از وظیفه آن جدا نیست بلکه سودمندی آن بستگی به حسن انجام وظیفه دارد.
وی تصریح کرد: در بسیاری مواقع، حتی نویسندگان یا شاعران بزرگ مدتی پس از خلق آثار خود، قسمتهایی از مطالب آنها را حذف یا اصلاح کرده یا چیزهایی به آنها افزودهاند.
موسایی افزود: به همین دلیل اگر آثار ادبا را دیگران از نظرگاههای تازه و بیطرف بنگرند و تمام دقایق آنها را مورد بررسی قرار دهند، ممکن است با نکاتی روبهرو شوند که نویسنده یا شاعر در وهله نخست با آنها برخورد نکرده و متوجه آن نقص یا کاستی نشده باشد.
گفتنی است، در انتهای جلسه هر یک از حاضرین به بیان نقطه نظرات خود درباره کتاب پرداختند.
مشخصات کتاب
عنوان: خدا خانه دارد
نام نویسنده: فاطمه شهیدی
نام انتشارات: معارف
سال انتشار: ۱۳۹۵
نوبت چاپ: ۹
قطع: رقعی
جلد کتاب: شوميز
تعداد صفحات: ۱۴۳ صفحه
وزن کتاب: ۱۶۷ گرم
موضوع اصلی: دین
شابک کتاب: ۹۷۸۹۶۴۸۵۲۳٠۸۹
قیمت: 4200 تومان
منبع مدیریت استراتژیک بدن