معرفی کتاب

کتاب گفتگوی یک زن با خدا

کتاب گفتگوی یک زن با خدا

کتاب گفتگوی یک زن با خدا (I’Ve Got to Talk to Somebody, God: A Woman’s Conversations With God
)نوشته خانم مارجوری هلمز (Marjorie Holmes) و ترجمه مهدی افشار را انتشارات کتاب پارسه برای بار پنج چاپ و منتشر کرد. آنچه در این کتاب می‌خوانید، گفتگوهای سرنوشت ساز یک زن با خدا ست. این زن می‌تواند هر کسی باشد. زیرا هر زنی می‌تواند احساس یا ابراز کند و آنچه را در دل دارد بارها و بارها بیان کند؛ اینکه می‌توان در هر لحظه و هر مکان با خدا سخن گفت، زنگار ذهن‌ها را زدود و به یک آگاهی تازه و لذت‌بخش و آرامش‌دهنده رسید. کلامی فرودستانه از نیایش است.

درباره کتاب گفتگوی یک زن با خدا

باید بپذیریم که امروز کمتر ارتباط راستین و خالصانه‌ای با خدا وجود دارد. اگرچه این ارتباط معنوی ، درونی و فردی است و فضایل و برکاتش نیز در درون فرد حلول می‌کند ولی شواهدی که از اعمال و رفتار انسان ها سرچشمه می‌گیرد گویای این است که امروزه رشته این ارتباط تا حد زیادی گسسته شده است.

در این وانفسای زندگی و در برابر فشار و تنش و سرعت، انسان ها هرچه بیشتر در خود فرو می‌روند. این جمله که “انسان اسیر تن خویش است” یک شعار تکراری نیست. هر کس در درون خود بیم‌ها و هراس‌هایی دارد که او را محتاج ارتباط بیشتر با منبع لایزال الهی می‌کند.

نظر نویسنده کتاب گفتگوی یک زن با خدا

نویسنده کتاب در این‌باره می‌گوید: “من پرورده و بالیده کلیسایی با نگرشی سالم، سخت‌گیرانه و سنتی‌ام؛ جایی که نیایش همگانی بوده و همگان به صدایی بلند و غالبا با شور و عبادت یا گاه نیز در خلوت استغاثه می‌کردند تا آوای خویش را به گوش او برسانند. با این حال از همان آغاز نوعی دیگر از نیایش در وجودم خارخار می‌کرد، مرا برمی انگیخت و به تحرک وامی‌داشت.

آوای آن نیایش حتی در طول سالیانی که موضعی خصمانه در قبال دین برگزیدم – موضعی که نزدیک به کفر و الحاد بود و بسیاری از ما باید تجربه‌اش کنیم – هرگز آرام نگرفت و همچنان جاری بود.”

آن که بیش از من، غم من دارد، همیشه با من است و تا پایان نیز با من خواهد بود، تویی.

بخش هایی از کتاب گفتگوی یک زن با خدا

خدایا باید با کسی حرف بزنم

این همه دیوار و حجاب بین ماست – بین زن و شوهر – بین والدین و فرزندان – بین همسایه و همسایه – بین دوست و دوست. دیوار تن، دیوار سکوت، حتی دیوار کلام.
اما خداوندا! بین من و تو حجابی نیست، تو همانی که مرا آفریده ای، آشنایی با ژرف ترین عواطفم و نهفته ترین اندیشه هایم. تو مرا می شناسی و نیز خیر مرا، تو مرا درک می کنی.

شکرت خدا، که هر گاه بخواهم به تو روی می آورم. خدایا می خواهم با تو سخن بگویم. کتاب گفتگوی یک زن با خدا

به شدت دغدغه مالی دارم

خداوندگارا! مرا به نعمت هایت باوری بیش تر بخش. چه بسیار رشک برده ام بر دارایی های دیگران. مرا ببخشای چه بسیار آزرده شده ام از جامه رنگین دیگران و از گفتار آنان آن گاه که از ثروت و مکنت خویش سخن می گویند. مرا بر این گناه ببخشای. من طمع کار نیستم، تنها دغدغه دارم بیش تر داشته باشم، خیلی بیش تر و این خطاست.

این نگاه، بیان گر ضعف ایمان من است. تو خود گفتی که دشوار اغنیا به ملکوت اعلا راه می یابند. شاید دشوارتر برای فقیری که می خواهد ثروتمند شود! کتاب گفتگوی یک زن با خدا

من در سن و سالی که هستم نشان می دهم

دیگر زیبا و جوان نیستم، این را قلبم گواهی می دهد. در آینه می نگرم می بینم زنی را که سالیانی را پشت سر گذارده و به پیری رسیده است و خدایا! من به این سالمندی و دیرینه سالگی معترضم. شاید احمقانه باشد، اما غمین و مات زده ام.

خداوندگارا! مرا شهامت ده و شجاعت تا از پیری نهراسم، به من امکان ده شاد و پر نشاط باشم و از زندگی سرشار، می دانم همه روزه می توانم به لطف تو قدرتمند و زیبا، دیگر بار زاده شوم. کتاب گفتگوی یک زن با خدا

با فرزندانم تندخو بوده ام

ای خدا بسیار بیم زده، بسیار خسته و بسیار نامعقول بوده ام. من همه این آزردگی ها را بر سر فرزندانم خالی کرده ام. مرا ببخشای. خداوندا! مرا برای بد خلقی ام، ناشکیبی ام و فراتر از همه فریاد کشیدن هایم، ببخش.

خداوندگارا! با همه ناتوانی ام مراقبت از این موجودات ظریف و کوچک را به من سپرده ای. قطره ای از اقیانوس شکیبایی و صبر خود را در جام وجود من فروچکان. مرا یاری بخش تا این چنین بدخلق و این چنین کج رفتار با کودکانم نباشم. کتاب گفتگوی یک زن با خدا

نیایش برای کودکی که آرزویش را داشتم

خداوندگارا! ترا سپاس می گویم برای کودکی که در بطن من به امانت سپرده ای. من عاشقم به او، همان گونه که عاشقم بر شوهرم و عاشقم بر زندگی ام و نیز عاشقم بر تو.
مبهوت تغییرات فیزیکی خویشم. این تغییرات آن چنان گوارا و غریب است که گویی دخترکی نو بالغم که در خود تغییر را باز می شناسد. بدنم می گوید: می بینی تا چه اندازه مهم هستم؟ متوجه پایداری و مقاومت من باش آن گاه که این کودک را برای تو شکل می دهم؟

ای خدا این بدن را توانایی بخش که رمز و راز زندگی یی را که در آن جریان دارد فهم کند. و آن کوچولوی شگفت انگیز را که همه این شگفتی ها از اوست قوت وقدرت ده، آن کوچولویی که خدای بزرگ! متعلق به من است و ساخته و پرداخته اراده توست، باشد که به لطف تو کامل و زیبا و قوی باشد. کتاب گفتگوی یک زن با خدا

نیایش برای کودک ناخواسته

خداوندگارا! درست است که من کودک دیگری در راه دارم اما سخت وحشت زده و مات زده ام. من انتظار چنین کودکی را نداشته ام. خداوندگارا! این همه زنان، بی فرزند هستند که در آرزوی کودکی به سر می برند؟ تو قادر مطلق، خالق و بخشنده زندگی هستی. چرا یکی از آنان را برنگزیدی؟ چرا من؟

مشیت تو هر چه باشد می پذیرم، مشیت تو را برای این کودک پذیرا می شوم، مرا از عشق، شوق، شور و احساسی از خوش آمد گویی برای این حیات نوخاسته غیر منتظره آکنده گردان. کتاب گفتگوی یک زن با خدا

نیایش برای کودکی که در مدرسه در کوشش و جنبش است

خداوندا! کتاب های کودکم را برکت ده. اجازه فرما که قدرت و عشق به یادگیری در کتاب هایش جاری شود تا به او شور و هیجان و شادی و نشاط بخشند، به نوعی که پیام کتاب ها برایش روشن و شفاف شود. لوازم التحریرش را برکت ده، به کاغذ و قلم و مداد و ماژیکش برکت بخش به نوعی که در نظرش دوست داشتنی شوند.

معلمش را برکت ده، به او شکیبایی و صبوری بخش، به او نیرویی بخش تا کودکان را درک کند. کتاب گفتگوی یک زن با خدا

نیایش برای زوج بی فرزند

خدایا! ترا سپاس می گویم برای آن فرصتی که فراهم آوردی تا دیداری با دوستانی داشته باشم که زوجی بی فرزند هستند. سپاس برای خاطره ای که از خانه زیبایشان دارم، خانه یی که به جهت عدم حضور کودکان چیزی نشکسته، فرسوده و کهنه نشده یا اثر انگشت بر آن دیده نمی شود.

از آن همه آزادی و فراغتی که داشتند برای رفتن به مهمانی ها، کنسرت ها و سفر به هر سوی جهان و تنها ماندن با یکدیگر به نشاط آمدم. آنان به من گفتند که متاسف اند چرا خانواده ای ندارند و گاه اندوه می آزردشان برای فرزندانی که هرگز نداشته اند. با این حال می توان به روشنی دریافت آنان تنها نیستند بلکه دوستان بسیار دارند. و بدون کودکانی که دردسر بیافرینند و بدون کودکانی که با یکدیگر دعوا کنند و بی آن که دل نگران کودکان خود باشند و چه بسا از بسیاری از ما به یکدیگر نزدیک ترند.

کتاب گفتگوی یک زن با خدا

خدایا فرزندانم را مورد عنایت خود قرار ده. وجود آنان را منبع خیر و برکت گردان تا بتوانم به رغم همه مشکلاتی که با خود می آورند و همه فداکاری هایی که می طلبند باردار شوم و آنان را به دنیا آورم.
خداوندگارا! ترا سپاس برای موسیقی پر هیاهوی آوای فرزندانم، برای زندگی شان، نشاط شان، خنده شان و جواهر رخشان چشمان شان.

سپاس تو را که هیچ کت پوستینی نمی تواند آن گرمی را به من ببخشد آن گاه که گرمی فرزند خویش را در آغوشم حس می کنم و او را سخت در آغوش می کشم. این خانه پر جیغ و فریاد را مورد عنایت خویش قرار بده. کتاب گفتگوی یک زن با خدا

نیایش صبح گاهی یک مادر

خدایا صبحانه ای که برای خانواده ام آماده می کنم برکت ده و گوش نوازتر گردان آهنگی را که صبح هنگام در پیرامونم مترنم است و آوای بر هم خوردن درها، جرینگ جرینگ کاردها و چنگاه ها و بشقاب ها، تلق تلق قابلمه غذای بچه ها و صدای “مامان” گفتن شان را.

خدا را شکر که در سلامتم و می توانم یک یک خواسته های شان را برآورده گردانم. چه خوب است همسری که همه این امکانات را فراهم آورده است، خدایا حافظ و نگهدار او باش.
چه خوب است اتوبوس مدرسه کودکانم و چه مهربان است راننده آن، باشد که فرزندانم را به سلامت به مدرسه برساند و باز گرداند.

خدایا! مهر خود را از این خانه ساکت و آرام دریغ مدار، چرا که همین آشفتگی و همین بی نظمی نشانه حیات و شور و نشاط آن است. شکر خدا که هم وقت دارم و هم توان و طاقت، تا آن را سر و سامان بخشم. کتاب گفتگوی یک زن با خدا

وظایف شبانگاهی

خداونداگارا! باز هم در دل شب آن صدای لطیف و کودکانه را که گریان می گوید: “مامان” می شنوم. مرا به پا خیزان، گام هایم را استواری بخش و توان مرا همتای مسئولیت هایم گردان. اگر وحشت زده است، به من شکیبایی بخش و مهربانی و دل سوزی، تا هراس شبانه را از دل او بزدایم. اگر بیمار است به من حکمت بیاموز و مرا آگاه گردان و به من دانایی آن چه باید انجام دهم، عطا فرما. اگر باز هم بسترش را خیس کرده، به من شکیبایی بیش تر عطا فرما و یاری ام ده تا ملافه ای تمیز بیابم.

امروز دیگر کسی در جمع خانواده بیمار نیست. شکرت خدا! و اکنون کسی در میان ما گرفتار نیست، شکرت خدا! و اکنون من در آرامش هستم. خرد همیشگی ام می گوید که این آرامش دوست داشتنی دوامی نخواهد آورد و ربطی به ضعف ایمان و اعتقادم ندارد. کتاب گفتگوی یک زن با خدا

از اینجا میتوانید گفتگوی یک زن با خدا را بخوانید


مشخصات کتاب

عنوان: گفتگوی یک زن با خدا
مؤلف: مارجوری هلمز
ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
مترجم: مهدی افشار
دسته‌بندی: فرهنگ مردم
موضوع: زنان _ دعا
زبان: فارسی
رده‌بندی دیویی: 291.4
سال چاپ: 1390
نوبت چاپ: 5
تیراژ: 2200 نسخه
تعداد صفحات: 138
قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)
شابک 10 رقمی: 6005026097
شابک 13 رقمی: 9786005026092
قیمت: 6800 تومان

منبع مدیریت استراتژیک بدن

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا